مردم مبارزکردستان!
فعالین، اعضاء و هواداران حزب دمکرات!
شیفتگان مشی و اندیشە و آرمانهای د. قاسملو در کردستان ، ایران و جهان!
بیست ودوم تیر ماه هر سال یادآور زخم عمیقی است کە توسط رهبران و مقامات رژیم جمهوری اسلامی بر پیکر خلق کرد وارد آمد. 24 سال پیش در روز بیست ودوم تیر ماه سال 1368 خورشیدی (13ژوئیەی 1989میلادی) ، دبیرکل حزب دمکرات همراه با عبداللـە قادری آذر، عضو کمیتەی مرکزی و مسئول روابط خارجی حزب و دکتر فاضل رسول در وین پایتخت اتریش بشهادت رسیدند.
دکتر قاسملو بمنظور یافتن راەحلی مسالمتآمیز برای حل مسألەی کرد در کردستان ایران، بطور دائم در حال تلاش و کوشش بود. رهبران جمهوری اسلامی از صلحطلبی و حسننیت د. قاسملو سؤاستفادە کردە و گفتگو و مذاکرە را برای رسیدن بە هدف پلیدشان کە عبارت بود از ترور این رهبر کبیر، وسیلە قرار دادند. آنها نسبت بە نقش و رل کارساز د. قاسملو در جنبش ملت کرد و فعالیت دیپلماتیک وی جهت شناساندن این جنبش، نگران و در هراس بودند. بە همین دلیل قصد جان دکتر قاسملو را کردند و برای عملی کردن توطئەی خود، چند تروریست را در کسوت دیپلمات بمنظور بشهادت رساندن سیاستمدار توانمند جنبش ملی کرد و برجستەترین سیمای مبارزە علیە دیکتاتوری در ایران، بکار گماردند. آنها در این خیال بودند کە با بشهادت رساندن د. قاسملو، مبارزەی ملی و حقطلبانەی خلقمان در کردستان ایران بە خاموشی خواهد گرایید. اما علیرغم آنکە توطئەی تروریستی آنان بە موفقیت رسید، اما خواب و خیال آنها تحقق نیافت. با شهادت د. قاسملو نە تنها مبارزەی خلق کرد و حزب دمکرات خاتمە نیافت، بلکە رهروان و مبارزان و رهروان راه این رهبر شایستە، قاطعانەتر از پیش بە راه وی ادامە دادند.
امروز درحالی بە یادآوری این جنایت بزرگ جمهوری اسلامی علیە مردم کردستان میپردازیم کە بیش از 34 سال از حیات این رژیم و 24 سال نیز از شهادت رهبرمان، د. قاسملو میگذرد. متأسفانە این رژیم کماکان ادامە دهندە و حامل افکار و بینش ها و سیاستهایی است کە در دوران ترور د. قاسملو دارا بود، و آن نیز عبارتست از انکار موضوعی بنام مسألەی کرد و سرکوب مبارزەی انقلابیون این ملت در راه تحقق حقوق مشروع خویش.
در دیگر عرصەها نیز تحول مثبتی در این رژیم ایجاد نگردیدەاست. اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و عرصەهای بسیار دیگر ایران در زیر سایەی حاکمیت جمهوری اسلامی، هرسال بحرانیتر گشتە و بیشتر بسوی بیسروسامانی پیش رفتەاست. مناسبات سیاسی و دیپلماتیک این رژیم با جهان خارج، طبق خواست گروهی ارتجاعی کە تنها بە منافع نظام خود اهمیت میدهند و نە مصالح مردم ایران، بە پیش بردە میشود. بە همین دلیل نیز هست کە کشور ایران در پرتو سیاستهای این گروه، با تحریم و فشارهای گوناگون بینالمللی مواجە گشتە و مناسبات جمهوری اسلامی با جهان خارج بە نازلترین سطح خود رسیدەاست. شیرازەی اقتصادی کشور بطور کامل بهم ریختە است. محاصرە اقتصادی غرب کە محصول پافشاری این رژیم در تداوم برنامەهای اتمی خویش میباشد، روزبروز تأثیرات منفی بیشتری از خود برجای میگذارد. کاهش بی سابقەی ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی موجب گرانی سرسامآور، بیکاری، گرانی، نبود و یاکمبود ابتداییترین مایحتاج روزمرەی زندگی، دست بدست معضلات و پدیدەهای ناهنجار اجتماعی نظیر اعتیاد، ناامیدی از زندگی، از هم پاشیدەشدن شیرازەی خانوادە و دهها چالش و مشکل دیگر دادەاند.
حکام رژیم ایران علاوە بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی ذکر شدە، طی چند سال گذشتە از لحاظ سیاسی نیز فضایی آکندە از ترس و وحشت را برکشور حاکم گردانیدە و با هرگونە صدای ناراضی، بشدت برخورد کردەاند. بازداشت، زندان و شکنجەی آزادیخواهان و هواخواهان تغییر بشدت ادامە دارد. رژیم فضای کاملا امنیتیای را بر کردستان حاکم کردە و در مقایسە با دیگر مناطق ایران، فشار و شدت عمل علیە مردم بمراتب گستردەتر و شدیدتر است. روزی نبودە کە مردم بازداشت نشدە و تحت شکنجە قرار نگیرند، کسبە و کولبران کردی کە در پی کسب لقمە نانی برای خود و خانوادەیشان هستند، هدف تیراندازی قرار نگرفتە و بە قتل نرسند و اموالشان بە تاراج بردە نشود.
چالش و کشمکش میان جناحهای رژیم برسر جایگاە و موقعیت ولایت فقیە و نهادهای گوناگون حاکمیت و چگونگی ارتباطشان با بحرانهای داخلی و خارجی ادامە داشتە و دارد. با این ویژگی کە دست سپاه پاسداران هرچە بیشتر در ادارە و قبضەی عرصەهای مختلف امور کشور، باز شدەاست. این امر موجب گردیدە کە نارضایتی و بیزاری مردم بە جان آمدە ایران اعم از کلیەی طبقات و افشار آن، عمق بیشتری بخود بگیرد. علیرغم آنکە دستگاههای سرکوبگر رژیم بمنظور ساکت کردن مردم و پیشگیری از انفجار هرگونە نارضایتیای، مانع هرگونە حرکت و تظاهراتی میگردند و موانع بسیاری برسر راه فعالیت مردم و تشکلهای مدنی ایجاد کردەاند، اما با اینحال، مردم کماکان بر خواستهای مشروع خویش ابرام ورزیدە و از هر فرصتی کە برایشان پیش آمدە باشد، در ضدیت ورزیدن با استبداد و خودکامگی بهرە گرفتەاند و حتی الامکان در مقابل گردانندگان و تصمیمگیرندگان اصلی این نظام یعنی ولیفقیە و سپاه پاسداران و نهادهای غیر مردمی، ایستادگی کردەاند.
انتخابات یازدهمین دورەی ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و روستا کە روز 24 خرداد امسال برگزار گردیدند، عرصە و فرصت دیگری بودند جهت رویارویی مردم و کارگزاران این رژیم. گرچە در اساس، انتخابات در جمهوری اسلامی آزاد و دمکراتیک نیست و علیرغم آنکە رهبری و دم و دستگاههای وابستە بە بیت رهبری و شورای نگهبان، موانع بسیاری برسر راه کاندیداهای ریاست جمهوری ایجاد کردند و صلاحیت اکثریت عظیم آنها را مردود شمردند، اما با اینحال مردم ایران با رأی دادن هدفمند خویش، یکبار دیگر پیام خود را بە گوش جهانیان رساندند. آنها بە کاندیدایی رأی دادند کە گرچە از بطن همین نظام سربرآوردە است، اما برخلاف خامنەای و تندروها و اصولگرایان این نظام، در برنامەی انتخاباتی خود، از اعتدال و میانەروی سخن میگفت و از لزوم بازنگری سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی دم میزد. رأی دادن مردم بە حسن روحانی جهت احراز پست ریاست جمهوری، تلاشی ممکن در چارچوب یک فرصت محدود، بمنظور رهایی از یک وضعیت سیاسی و اقتصادی دشوار و بحرانی بشمار میرفت؛ محصول ارادەی تحولطلبانەی مردم ایران و نشانەی رد دوبارەی سیاستهای داخلی و خارجیای بود کە خامنەای بصراحت از آنها دفاع و حمایت کردەاست.
اما اکنون و در آستانەی آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی سؤال اینست کە آیا رئیس جمهور منتخب، پیام صریح مردم ایران را آنگونە کە هست شنیدەاست و خود را در قبال آن مسئول و مؤظف میداند؟ آیا بە وعدە و وعیدهای خویش کە بخش بسیار کمی از خواستهای خلقهای ایران را دربرمیگرفت، وفادار خواهد ماند؟
آقای روحانی و مردم ایران باید تجربەی دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی و درسهای آندوران را بیاد بیاورند. بعنوان نمونە رئیس جمهور جدید باید بیاد داشتەباشد کە هرگاه افرادی طرف مردم را گرفتە و بە خواستها و مطالبات جامعە اهمیت دادەاند، مردم با رأی خود آنها را بە پیروزی رساندە و برکرسی پارلمان یا ریاست جهوری نشاندەاند. هر زمانی هم کە این افراد، خواست مردم و جامعە را در راستای مصالح نظام یا هر دلیل دیگری مورد بی توجهی قرار دادە و از وعدەها و مسئولیتهای خویش عدول کردەاند، تنها ماندە و متضرر شدەاند. مردم نیز باید بیاد داشتە باشند کە این، حضور در صحنە و پافشاری آنان بر خواستها و مطالبات خویش است کە میتواند امیدوار کنندە باشد، نە اینکە چشم انتظار لطف و کرم حاکمیت و نظامی باشند کە هیچگاه نخواستە پیام مردم را شنیدە و بە آن احترام بگذارد، یا هر زمان ارادەی مردم بە پیروزی رسیدەاست با استفادە از قدرت رهبری و نهادهای تحمیلی، پیروزیهای مردم را سترون ساختەاست.
بدین ترتیب وظیفەی مردم و بویژە شخصیتها و نیروهای راهنما و پیشاهنگ مبارزەی مردم در داخل کشور، در پی این انتخابات وارد مرحلەی نوینی میگردد کە آنهم عبارتست از بە عقب نشینی واداشتن هرچە بیشتر جمهوری اسلامی و طرح خواستها و مطالبات خویش و مؤظف ساختن رئیس جمهور و دولت و مجلس و نهادهای گوناگون بە مدنظر قراردادن و عملی ساختن آنها.
مردم مبارز کردستان!
هواخواهان و شیفتگان مشی و اندیشەها و آرمانهای د. قاسملو!
امروز در حالی یاد و خاطرەی این رهبر بزرگ را گرامی میداریم کە آرمانهای آزادی و دمکراسی و رهایی خلقها و عدالت اجتماعی کە د. قاسملو مدت طویلی در راه تحقق آنها مبارزە کرد، منطقەی خاورمیانە را بە خروش افکندەاست. رویدادهای چند سال اخیر در شمال آفریقا و خاورمیانە بە اثبات رساندەاند کە خلقها بە فرودستی و حاکمیت تحمیلی و دیکتاتوری رضایت نخواهند داد و در هرجایی کە اثری از ستم و استثمار باشد، مبارزە و رویارویی و انقلاب هم علیە آن سربر خواهدآورد. قیام مردم و سرنگونی یکی پس از دیگری دیکتاتورها در کشورهای مصر، تونس و لیبی، دلیلی بر درستی این ادعا هستند. باید این واقعیت را نیز مورد توجە قرار داد و نسبت بە آن خوشحال بود کە خلقهای بپاخاستەی منطقە تنها بە تغییر رژیمها اکتفا نمیکنند، بلکە همگام با تغییر رژیمها و حاکمیتهای گوناگون، حقوق اساسی انسان عصر حاضر را نیز طلب مینمایند. این امر نیز مایەی افتخار و خوشوقتی است کە ملت کرد در کلیەی بخشهای میهن تقسیم شدەاش، دارای یک جنبش دیرینەی ضد دیکتاتوری و محرومیتستیز است. همچنین در هرکدام از کشورهایی کە کردستان را در میان خویش تقسیم کردەاند، خلق کرد در صف مقدم مبارزەی عمومی و سراسری در راستای تغییر و کسب آزادی، دمکراسی و برسرکار آوردن یک سیستم سیاسی منطبق با عصر حاضر، قرار دارد.
در کردستان ایران، خلق کرد و نیروهای سیاسی و مبارز آن از تجربەی بیش از 34 سال مبارزە و فعالیت علیە دیکتاتوری جمهوری اسلامی و جانفشانی در راه آزادی برخوردار بودە و بە زانو درنیامدەاند. اگر احزاب و سازمانهای سیاسی در وضعیتی ناخواستە و در تبعید بە فعالیت و مبارزەی خویش ادامە میدهند، در داخل کشور، مردم هشیار و همیشە در صحنەی کردستان، از هر امکان و فرصت حتی محدودی چون انتخابات ریاست جمهوری نیز برای اثبات موجودیت خویش و طرح خواستهای خود و سردادن صدای اعتراض علیە ستم و تبعیض و استثمار، بهرە میگیرند. این واقعیت باید مشوقی باشد برای احزاب و سازمانهای سیاسی جهت درک واقعیات درون جامعەی کردستان، اتحاد و هماهنگی و همکاری و همبستگی با یکدیگر، بمنظور مواجهەی کارسازتر با فرصتها و تحولات احتمالی. ما بە نوبەی خود، بە میدان آمدن مردم و فعالیت دلسوزان خلقمان در داخل کشور و در چارچوب فرصتها و امکانات محدود پیشآمدە را نشانەی هشیاری سیاسی و ملی آنها، و نە مخالفت آنان با احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان میدانیم. بە اعتقاد ما تلاشهای دلسوزان داخل کردستان و مبارزە و فعالیت نیروهای سیاسی را باید دو روی متفاوت مبارزەی کنشگران یک ملت و بعنوان مکمل یکدیگر مورد نگرش قرارداد. همچنین معتقدیم کە در هر مقطعی هرکدام از آنها بە کمک دیگری نیازداشت، نباید از آن دریغ بعملآید.
24مین سالروز ترور رهبرمان د. قاسملو را غنیمت میشماریم تا در مقابل عشق و علاقە و وفاداری مردم کردستان نسبت بە این رهبر کبیر، سر تعظیم فرود آوریم. همچنین خود را مؤظف میدانیم کە در این مناسبت پافشاری و پیگیری حزب دمکرات کردستان را در مبارزە تا رهایی ملت کرد از فرودستی، تکرار نماییم. در همین مناسبت با الهام از رهنمودهای این رهبر شهید و با درک حساسیت مرحلەی فعلی مبارزەی سیاسی علیە جمهوری اسلامی، کلیەی احزاب و سازمانهای سیاسی و نیز تمامی مبارزان داخل و خارج از کردستان را بە اتحاد و همنوایی فرا میخوانیم.
دوستان و دلسوزان حزب دمکرات کردستان!
دیری است کە یادروز شهادت رهبر شایستەمان، زندەیاد د. قاسملو با خاطرەی درگذشت رفیق نستوه، سید سلام عزیزی، عضو دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان عجین گشتەاست. بدین مناسبت همراه با شهدای 22 تیرماه با تقدیر و احترام، یاد و خاطرەی رفیق سلام عزیزی کە 14 سال پیش برای همیشە از میان ما رفت را گرامی میداریم.
گرامی باد یاد و خاطرەی رهبر شهید د. عبدالرحمن قاسملو،
رسوایی ابدی ازآن آفرینندگان جنایت 22 تیرماه،
پیروزباد مبارزەی آزادیخواهانەی خلق کرد و پرفروغ باد آرمانهای والای د. قاسملوی همیشە جاوید.
حزب دمکرات کردستان
دفتر سیاسی
22 تیرماه 1392
13 ژوئیەی 2013