نام و نشانی کتاب: نامریمی
عاشقانهای برای پایان قرن
نام نویسندە: #فریاد شیری#
ناشر یا (انتشارات): نشر داستان
$درباره کتاب$
این کتاب یک منظومه بلند به نام (عاشقانهای برای پایان قرن) است. زمان نقش پر رنگی در روایت این شعر دارد و یکی از عناصر اصلی این کتاب است. نامریمی پنج (گاه) و یک (بی گاه) دارد و هر (گاه) یک عنوان جداگانه. (سنگ، (طهران، تهران)، (تهران، طهران)، هزار و یک روز، شب، هران بزرگ) عناوین (گاهها) هستند. و بخش پایانی شعر هم یک (بیگاه) است به نام (کلمه)
با این که شعر بلند نامریمی مضمونی عاشقانه دارد ولی در آن به مسائل و رویدادهای مختلف سیاسی و فرهنگی در ایران و دنیا در زمانهای گوناگون پرداخته شده است. وقایع و مسایل سیاسی مانند رسانهای هنری بی هیچ قضاوتی نمایش داده شدهاند تا شعر از شاعرانگی دور و شعاری نشود. راوی شعر، شاعری است که در بیمکانی، بیزمانی، بیوطنی، بیمادری و بیعشق سرگردان است.
$بخشی از کتاب$
از هر هزار و یک شب، قصهای
و از هر قصهای
گیسوانِ زنی کفایت میکند
تا شب را زنده نگاه دارند عاشقان
عاشقان هم عاشقان قدیمی، ایرسا!
چه بیگناه در چاهِ چالِ زنخدان
و در حفرهٔ خال گونهٔ معشوق
فرو رفتند و گم شدند
شب، حفرهایست سیاه
که هزار و یک روز نهفته در آن
و در خوابهای ما
خورشید همیشه سیاه میپوشد
تا لاغرتر از این ماه مردنی
تنهایی را به نام خودش کند
تو امّا دیگر تنها نیستی ایرسا!
هزار و یک روز، شب
از تو خاطره دارم
و هزار و یک شب، روز
از تو طلبکارم
هزار و یک شب من تویی ایرسا!
شهرزادِ من تویی
قصه را امّا من روایت میکنم
با نور خورشیدی که در چشمانِ تو بیدار است
هنوز بیداری!؟
در قصهٔ امشبم
موهای تو از افسانهها میزنند بیرون
گناهش بر گردن من
[1]