مترجم، داستان نویس و شاعر کورد هیوا قادر، در #26-01-1964# در محله #چوارباخ# در شهر سلیمانیه به دنیا آمد. این رومان نویس معروف در خانواده سنتی و پدرسالار بزرگ شده است، و پدر هیوا قادر رئیس ایل بوده است که از روستای گاوانی به شهر سلیمانیه مهاجرت کرده بود و در آن شهر تجارت می کرد. به دلیل علاقه پدرش به شعر و ادبیات، زمینهای برای گرایش هیوا به شعر و سپس داستان فراهم آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه (مولوی) و تحصیلات راهنمایی را نیز در مدرسه (سیروان) تمام کرده است و سپس برای یک سال در رشته علوم دبیرستان سلیمانیه به تحصیل پرداخت، اما به دلیل علاقه بسیار به ادبیات تغییر رشته داد و در دبیرستان ادبی (هلگورد) تحصیلات خود را ادامه داد. پس از آنکه مدرک دیپلم خود را دریافت کرد، در (مؤسسه مدیریت کرکوک) شروع به کار کرد، اما به دلیل آنکه حکومت حزب بعث به بهانه جنگ ایران و عراق تلاش میکرد برای به راه انداختن (ارتش مردمی) و سربازگیری، دست از تحصیل کشید و به عنوان سرباز فراری در سلیمانیه مخفی شد. با این وجود پس از پایان جنگ و اعلام عفو عمومی توانست به دانشکده بازگردد و در سال 1988 تحصیلات خود را به پایان برساند.
ین نویسنده معروف از نیمه دهه 1980 شروع به انتشار اشعار های خود کرده است. همچنین هیوا قادر در سال 1992 کوردستان را با هدف پناهنده شدن در اروپا ترک کرد، و تا سال 2011 در کشور سوئد زندگی کرده است، این نویسنده معروف در سال 2011 به کوردستان بازگشت و در زادگاهش شهر سلیمانیه ساکن شد.
هیوا قادر از سال 2012 تا 2020 عضو هیئت تحریریه (مجله سردم) بود. او همچنین سردبیر مجله (ادبیات معاصر) و سردبیر مجله (سردمی نو) بوده است. علاوه بر این از سال 2013 عضو هیئت مدیره مؤسسه (چاپ و پخش سردم) است که توسط #شیرکو بیکس# تأسیس شده است.
نوشتههای هیوا قادر نشان دهنده مسائلی از قبیل (غربت و عشق زندگی دور از کورستان) است. برخی از آثار های این نویسنده بزرگ، به زبان های عربی، فارسی، ترکی، دانمارکی، انگلیسی، نروژی و سوئدی ترجمه و منتشر شده اند. علاوه بر این هیوا قادر آثاری را از زبان سوئدی به زبان کوردی سورانی ترجمه کرده است.
$آثار های این نویسنده$
• چشم های زارد، شعر، 1992.
• کلاهم پر از باران و گل، شعر، 1994.
• آینه های سرابی، رومان، 1996.
• قارە ای از خون، شعر، 1998.
• سفر نامه، رومان، 2001.
• دو دانه برف، داستان کودکان، 2001.
• سیب سرخ، شعر، 2004.
• بوی شراب از نفس هایم می آید، مقاله، 2006.
• کودکی روی ماه، رومان، 2007.
• یار در باغ است، شعر، 2008.
• زیبایی زندگی را نجات می دهد، گفتگوی ادبی، 2009.
• زندگی زیباست، گفتگو، 2009.
• #بچه های محله#، رومان، 2010.
• دیوان آشعار، شعر، 2012.
• اتوبوس آبی، شعر، 2016.
• #خانه گربەها#، رومان، 2018.
• من وشهر ها، شعر، 2021.
• لیگیا بینگا، دوست نقاشم، رمان نوجوانان، ترجمه از سوئدی، 2006.
• برایان گریم، دوازده شاهزادە رقاص، داستان کودکانه، ترجمه از سوئدی، 2008.
• لاش نُرین، جرئت کشتن، نمایشنامه، ترجمه از سوئدی، 2009.
• زندگی زیباست، مجموعه گفتگو، ترجمه از عربی و سوئدی، 2011.
• نینار ایسبر، گفتگو با ادونیس پدرم، ترجمه از سوئدی 2012.
• ستیان هل، تابستان هیرمان، داستان کودکان، ترجمه از سوئدی، 2013.
• اورهان پاموک، رنگهای دیگر، مقاله و پژوهش، ترجمه از سوئدی، 2015.
• کارلوس رویززافون، سایه، ترجمه از سوئدی، 2015.
• سوتلانا الکسیویچ، جنگ هیچ چهرە زنانهای ندارد، 2018.
• کارلوس رویز زافون، بازی فرشته، ترجمه از سوئدی، 2020.
[1]