عنوان: بحثی کوتاه در مورد انقلاب سید رضا و کشتار درسیم

چند طایفه در #درسیم# به رهبری سید رضا درسیمی، در پی سیاست های ضد کرد دولت ترکیە روابطشان با دولت وقت بدتر شد، زیرا آنها از هر نظر مخالف دولت بودند و به عنوان شهروندانی پست و درجە دو تلقی می شدند، بنابراین تصمیم گرفتند با دولت مقابله کنند و حقوق خود را مطالبه کنند.
این قیام در تاریخ کردها با نام انقلاب شیخ رضا یا قیام درسیم ثبت شده است و مقاومت و اعتقادات ملی و کردی آنها در برابر ظلم و ستم دولت ترکیه بی سابقه است. سید رضا حس وطن پرستی را در میان کردهای شمال کردستان ایجاد کرد، در حالی که قیام درسیم ادامه داشت، در 5 اکتبر 1937 مقامات دولت ترکیه از سید رضا خواستند تا برای مصاحبه به ارزنجان بیاید، سپس سید رضا را ناجوانمردانه در راه ارزنجان دستگیر کردند و به الازیق بردند و در آنجا محاکمه شد.
رهبر قیام درسیم، سید رضا در 15 نوامبر 1937 به همراه شش تن از همرزمانش توسط رژیم ترکیه اعدام شد. چهار مبارز دیگر قبل از اعدام شدن، حکم آنها به حبس تبدیل شد اما متاسفانە برخی از آنها بیش از 90 سال سن داشتند و سید رضا طبق قانون نباید اعدام می شد چون سنش از اعدام گذشته بود اما ترک ها او را اعدام کردند و به شهادت رسید.

$کشتار درسیم$
کشتار درسیم صفحه سیاهی در تاریخ ترکیه و دولت نژادپرست ترکیه است، مردم کرد هرگز کشتار ناجوانمردانه دولت ترکیه را فراموش نخواهند کرد و روزی این دولت نژادپرست ترکیه به دست مردم آزادیخواه بر سفره تاریخ گذاشته خواهد شد، در 4 می 1937 دولت ترکیه حمله وحشیانه ای را به شهر درسیم در شمال کردستان آغاز کرد، آنها بسیاری از مردم درسیم اعم از کودکان و جوانان و سالمندان را قتل عام کردند و همچنین قانون خاصی وضع کردند و نام درسیم را به تونچلی تغییر دادند. اکثراً مردم درسیم کردهای سر بە مذهب علوی هستند (که عثمانی ها به زور آنها را علوی نامیده اند)، این انقلاب به رهبری سید رضا درسیمی علیه حکومت ترکیه انجام شد که در آن ده ها هزار کرد بی گناه کشته و ناپدید شدند، بسیاری از آنها را دست و پا بستە و به رودخانه انداختند تا با درد غرق شوند. در سالی که جلال بایر نخست وزیر بود مستقیماً از عصمت پاشا (که گفته می شود کرد تبار است) خواست تا این انقلاب را سرکوب کند و انها در صورت لزوم به او کمک کنند.نگاه عصمت پاشا به خونین ترین سرباز ارتش، ژنرال آلپ دوگان بود، اولین قدم این بود که منطقه را با کوه ها، دره ها، غارها و ... به شدت بمباران کردند خیلی سخت و سپس در منطقه باج خواهی کرد و هر فردی بین 24 تا 26 سال باید در جنگ شرکت می کرد.این چیزی است که مردم محلی همیشه در مورد آن صحبت کرده اند، در غاری که هزاران زن، کودک، سالخورده و معلول را در خود جای داده بود، اکثر آنها غرق شدند و زنده زنده در آتش سوختند، سپس در غار را با دینامیت منفجر کردند، اما مقامات ترکیه به این بسنده نکردند و به خرید سران قبایل منطقه پرداختند و کرد فروش های زیادی را به این بهانە کە علویان گمراه و مرتد از اسلام جمع کردند و علی بن ابوطالب را خدا می دانند
برای برانگیختن احساسات مذهبی آنها و تامین امنیت شغلشان را بە سوی خود کشناندند، اما پس از مقاومت در برابر انقلاب، سید رضا مجبور به عزیمت به ارزنجان شد، اما توسط ژاندارمری ترکیه دستگیر شد و در 14 شهریور 1336 اکثر رهبران انقلاب دستگیر و اعدام شدند.
شیخ رضا درسیمی در زمان اعدام گفت:
[من از ترفندهای تو کوتاه نیامدم، بگذار این برای من درس باشد، اما در برابر تو تعظیم نکردم و بە زانو نیافتادم، بگذار این برای تو درس باشد].
او همچنین در حین اجرای حکم اعدام به زبان کردی می گوید که (75 سال سن دارد و به شهدای مردمش خواهد پیوست، شما درسیم را گرفتید اما کردها می مانند و زنده باد کردستان و جوانان قیام خواهند کرد و همه ظالمان را خواهند مرد) و پس از ان با دست مقدسش طناب را دور گردنش انداخت و پایه صندلی را برداشت.
درسیم در زبان کردی به معنای در استسیم به معنی نقره است، بنابراین با ترکیب این دو تبدیل به در نقره ای می شود.[1]