نام و نشانی کتاب: نسل فاضلاب ها
نام نویسندە: جبار جمال غریب
نام مترجم: رضا کریم مجاور
ترجمە شدە از زبان: کوردی
ناشر یا (انتشارات): افراز
$قسمت هایی از کتاب نسل فاضلاب ها$
در آن سال ها هرگز غذای گرم نخوردم، صورتم همیشه بوی گازوئیل می داد، هر بار لاستیک های پنجرشده ی کامیون ها را تعویض می کردم و از این ماشین به آن ماشین می رفتم و در میان راننده ها دست به دست می شدم. گاه راننده ای خسته و کوفته و فرسوده می شد و رانندگی را رها می کرد، گاه راننده ای تصادف می کرد و می مرد، گاه راننده ای حوصله ی سکوت ام را نداشت و مرا به راننده ی دیگری واگذار می کرد، گاه به همراه کامیون به راننده ی دیگری فروخته می شدم.[1]