پیرانشهر یکی از شهرهای شرق کوردستان میباشد که مرکزیت شهرستان مربوطه از استان آذربایجان غربی را برعهده دارد و در نیمه جنوبی استان مذکور واقع گردیده است. بر اساس تمدن شهرنشینی و نویافتههایی از دوره پارینه سنگی، پیرانشهر یکی از قدیمیترین سکونتگاهها و مناطق خاورمیانه است.
آنچه امروزه پیرانشهر نامیده میشود، در قدیمیترین منابعی که نامی از آن رفته لاهیجان یا ملک لاهیجان ثبتشده است (سیستانی؛1378 ؛224).
با استناد به گزارش مرکز آمار ایران در سال 2016، این شهر با ضریب رشد 5/8 درصد، 91٬515 نفر جمعیت در قالب 16٬407 خانوار را در خود جایداده است.
شهر پیرانشهر با فاصله زمینی 110 کیلومتری از مرکز استان (#ارومیه#)، از غرب و جنوب غربی به کوهستانهای مرتفع ختم میگردد. به استثنای این عوارض ارتفاعی، سایر جهات شهر با دشتهای کمعارضه و مسطح ارتباط دارد. فاصله تقریبی این شهر با شهرهای تهران و تبریز به ترتیب (566) و (250) کیلومتر است.
شهر پیرانشهر به دلیل داشتن 600 میلیمتر بارندگی در سال از زیباترین شهرهای کشور بهشمار میرود. این شهر به دلیل قرار گرفتن در مسیر جاده ترانزیت ایران با کشور عراق و منطقه خودمختار کردستان و دیگر کشورهای حوزه دریای مدیترانه، یکی از بزرگترین مراکز تجارت خارجی در ایران است.
پیرانشهر به صورت کنونی شهری است که در قرون اخیر پا به عرصه وجود نهاده است اما در نقطه کنونی پیرانشهر سابقه دراز فرهنگ و تمدن و تاریخ وجود دارد. آثار کشف شده کنونی نشان دهنده وجود مدنیت و فرهنگ و جامعه پویا دراین منطقه بوده است و مطمئناً کاوشهای بیشتر باستانشناسی سابقه درازعمر زندگی اجتماعی و تناقضات شهریگری را در این نقطه از سرزمین ایران نشان خواهد داد.
اولین قبایلی که به سرزمین پهناور ایران آمدند، قبیلهٔ پارسوا بودند و در این نقطه از شهرستان پیرانشهر و بخش لاجان (پسوا) سکنی گزیدند یعنی اینجا یکی از قدیمیترین پایگاههای تمدن و فرهنگ ایرانی در درازنای تاریخ است. پسوا قریه نسبتاً بزرگی در نزدیکی پیرانشهر است که نام آن به گفته ولادیمیر مینورسکی ایرانشناس، سکونتگاههای ایرانیان را از قرن نهم پیش از میلاد به یادگار گذاشته و یادآور «اقوام پارسوا» ذکر شده در گزارشهای فرمانروای آشوری شلمانسر سوم است. (حکومت 858–824 پ. م)
این شهر مانند شهرهای دیگر، افراد مختلف از نواحی دیگر شهرستان و سایر مناطق کردستان و ایران به آن سرازیر شده اند. بنابراین از یک ساخت اجتماعی واحد و متجانسی برخوردار نیست، مع هذا در این شهر غلبه جمعیتی با ایرانیان کُرد است و با توجه به رسمی بودن زبان فارسی در مناطق کُردنشین و دیگر نقاط ایران، همهٔ اهالی شهرستان پیرانشهر بر زبان فارسی مسلط بوده و آن را به عنوان زبان میانجی و زبان بینقومی استفاده مینمایند.
اهالی پیرانشهر که به زبان کوردی تکلم و به زبان فارسی مکاتبه و به زبان عربی دعا و نماز میخوانند؛ مشتمل بر چندین ایل و طایفه با منشأهای مختلف میباشند که بخش اعظم آنها طوایف آریاییتبار و بومی غرب ایران هستند.
=KTML_Bold=معرفی اجمالی=KTML_End=
پیرانشهر در طول تاریخ موقعیت ویژهای داشته است. ضمن آنکه بر مسیر ارتباطی و گذرگاه مرزی آذربایجان با اقلیم کردستان و بینالنهرین قرار داشته است، پایهگذاری این شهر از این ویژگی منبعث است و همین موقعیت سرحدی در طول تاریخ منجر به تداوم و استمرار پیرانشهر شده است.
پیرانشهر هر چند فاقد نقطه صفر مرزی بوده ولی واقع شدن در نزدیک نوار مرزی، شهر پیرانشهر را در وضعیتی ویژه قرار داده است که همواره مورد توجه دولتهای مختلف در طول تاریخ بوده است یعنی با توجه به جایگاهی که پیرانشهر در مرز ایران و عراق و نزدیکی به خاک ترکیه داشته، یک موقعیت ژئواستراتژیک ممتاز و در عین حال سختی تلقی میشده است و به همین دلیل از دیرباز نیز داری 3 پادگان پیرانشهر، جلدیان و پسوه و یکی از پایگاههای مهم در کشور ایران بوده است.
=KTML_Bold=وضعیت طبیعی
جغرافیا (گیتینگاری)
موقعیت ریاضی=KTML_End=
پیرانشهر از لحاظ موقعیت مطلق (ریاضی) در جنوب استان آذربایجان باختری و در راستای پهنای جغرافیایی ´´42´41°36 شمالی از نیمگان زمین و در راستای درازای جغرافیایی ´´40´8°45 خاوری از نیمروز گرینویچ استقرار یافته است. ارتفاع متوسط آن 1430 متر (4691 فوت) از سطح خلیج فارس است.
=KTML_Bold=جایگاه جغرافیایی=KTML_End=
شهر پیرانشهر با وسعت قرین 844/4 هکتار، با قرارگیری 1460 متر بلندی از سطح دریاهای آزاد، در غربیترین فرونشستهای شمالغربی ایران (آذربایجان، کوردستان و زنجان)، در محل تلاقی ارتفاعات غربی با دشت (خط کِنیک)، در گستره دشت لاجان-پیرانشهر، تا جایی که عوارض طبیعی اجازه میدهد به سمت شمال و جنوب و شرق و غرب گسترش یافته است.
=KTML_Bold=موقعیت نسبی=KTML_End=
پیرانشهر در 566 کیلومتری غرب شمالی تهران و 95 کیلومتری جنوب ارومیه، سر راه ارومیه به سردشت، کنار راه #مهاباد# به #اربیل# قرار دارد.
پیرانشهر دارای مرز خاکی با 4 شهرستان مهاباد (از طرف شرقی به طول 78 کیلومتر)، نقده (از طرف شمالشرقی به طول 46 کیلومتر)، #اشنویه# (از طرف شمالی به طول 49 کیلومتر) و #سردشت# (از طرف جنوبی به طول 91 کیلومتر) میباشد.
تا #بوکان# 161 هزار گز، تا #دهوک# 260 هزار گز، تا #تبریز# 286 هزار گز، تا #سلیمانیه# 239 هزار گز، تا #سنندج# 382 هزار گز، تا اربیل 185 هزار گز، تا #سقز# 196 هزار گز و تا #کرمانشاه# و #ایلام# بهترتیب 523 و 684 هزار گز فاصله دارد.
=KTML_Bold=وضعیت توپوگرافی=KTML_End=
پیرانشهر در ناحیهای استقرار یافته است که هرچه به سوی غرب پیش رویم، بر بلندی کوههای آن افزوده میشود. کوههای شیخا دار (3611 متر) و حاجی ابراهیم (3589 متر)، قندیل(3570 متر) و سوره دال (304‘ 3 متر)، بزان (226‘ 3 متر) و برزین (150‘ 3 متر) بلندترین کوههای این شهرستان بهشمار میروند. از این بلندیهای برفگیر رودهای پرآبی سرچشمه میگیرند که مهمترین آنها، زاب کوچک یا کلاس است. این رودخانه که از بلندیهای اطراف پیرانشهر سرچشمه میگیرد، در ابتدا به نام رودخانه لاوین خوانده میشود، اما با پیوستن به رودخانه گده در جنوب پیرانشهر، زاب کوچک یا کلاس نام میگیرد.
=KTML_Bold=شیب شهر=KTML_End=
میانگین ارتفاع شهر پیرانشهر از سطح دریا حدود 1460 متر میباشد و سمت غرب و جنوب غربی شهر به علت وجود کوهستانهای مرتفع، ارتفاع قابل ملاحظه ای نسبت به شهر دارد. کوههای مرتفعی چون کوه خضرشرفان از سمت غرب و کوه سرگرده از سمت جنوب غربی این شهر را احاطه کردهاند و بدین علت است که حداکثر شیب موجود در شهر (18 درصد به بالا) را میتوان در اراضی غرب و جنوب غربی پیرانشهر به وضوح مشاهده نمود. هر چه به سمت شرق و شمال شرقی و جنوب شرقی متمایل میشویم از شیب اراضی کاسته میشود و اراضی در این مناطق کاملاً به صورت دشت در میآید. شیب کلی اراضی شهر از سمت شمال غربی به طرف جنوب شرقی است.
=KTML_Bold=پوشش گیاهی=KTML_End=
منطقه رویشی زاگرس در سلسله جبال زاگرس به طول تقریبی 1600 کیلومتر واقع شده است. پوشش جنگلی آن در شهرستان پیرانشهر شروع و تا حوالی جنگلهای جنوب شیراز در استان فارس ادامه مییابد. انواع گونههای بلوط بیشترین سطوح جنگلی این منطقه را به خود اختصاص داده و از ارتفاع 1000 متری تا حدود 2300 متر از سطح دریا گسترش دارند. این جنگلها در 22 کیلومتری جنوب پیرانشهر واقع گردیده است که جاری بودن رودخانه دایمی پردانان که یکی از سرچشمههای اصلی رود زاب کوچک است بر زیبائی آن افزوده است. پیرانشهر دومین شهر استان به لحاظ برخورداری از پوشش جنگلی با بیش از 20 هزار هکتار میباشد.
بلندترین نقطه شهرستان پیرانشهر دارای ارتفاع 3611 متر و پستترین نقطه آن 1239 متر ارتفاع از سطح دریای آزاد میباشد. میانگین بارش سالانه حدود 600 میلیمتر و بنابراین رودهای دائمی و پرآبی در این حوضه کوچک جریان دارد. این حوضه به لحاظ تنوع فون و فلور غنی بوده و یکی از مناظر زیبای استان به حساب میآید.
=KTML_Bold=واحدهای هیدرولوژیکی=KTML_End=
منابع آب شهرستان پیرانشهر شامل 3 بخش عمده آبهای سطحی (رودها)، آبهای زیرزمینی (چشمهها، قنات، چاهها) و آبهای راکد (سدها، تالابها، دریاچهها) میباشد.
=KTML_Bold=آبهای سطحی=KTML_End=
پیرانشهر اولین شهر استان به لحاظ برخورداری از آبهای سطحی مانند رودخانه و چشمه میباشد.
=KTML_Bold=رودخانه زاب کوچک=KTML_End=
حوضه آبریز زاب در شمال غرب کشور و در جنوب غربی استان آذربایجان غربی واقع شده است؛ و موقعیت جغرافیایی آن بین 12 درجه، 3 دقیقه و 33 ثانیه تا 12 درجه، 22 دقیقه و 12 ثانیه عرض شمالی و 17 درجه، 21 دقیقه و 22 ثانیه تا 17 دقیقه، 12 درجه و 12 ثانیه طولی شرقی میباشد.
حوزه آبخیز پیرانشهر بخشی از حوزه آبخیز ارومیه است که شبکه زهکشی آن به دریاچه ارومیه متصل میگردد.
حوضه آبریز رودخانه زاب و زهکش اصلی آن از ضلع غربی ارتفاعات مابین مهاباد و پیرانشهر مشهور به گردنه میدان سرچشمه گرفته و در آنجا به نام لاوین خوانده میشود، سپس به سوی جنوب جریان یافته و در درههای عریض، مستقیم و گاه پر پیچ و خم به سوی سردشت رفته و پس از طی 180 کیلومتر در خاک ایران، از مرز خارج می شود و با نام الزاب الصغیر وارد کشور عراق می شود. پس از طی مسیری طولانی به دجله می ریزد و پس از طی نمودن ناحیه بغداد، در ناحیه بصره در جنوب عراق به رود فرات میپیوندد و با شکلگیری رود بزرگ اروندرود در نهایت وارد حوضه آبریز خلیج فارس میشود.
=KTML_Bold=رودخانه بادینآباد=KTML_End=
این رودخانه دائمی و پرآب بوده و از آن برای کشاورزی استفاده میگردد و در انتهای مسیر به رود زاب میریزد. مسیر آن برای گردشگری بسیار مناسب و زیبا بوده و روزهای تعطیل خانوادههای زیادی در کنارههای آن دیده میشوند. بخشی از آب این رودخانه برای استخرهای پرورش ماهی قزل آلا به نام مجتمع 400 تنی پرورش ماهی بادین آباد منشعب شده است که بخش زیادی از ماهی مصرفی منطقه را تأمین میکند.
=KTML_Bold=رودخانه پردانان=KTML_End=
این رودخانه زیبا و پرآب در نزدیکی روستای به همین نام و در مرز پیرانشهر با سردشت باشد و دامنههای آن اغلب جنگلی بوده و تفرجگاه زیبای پردانان بر روی آن قرار دارد. آب این رودخانه بسیار گوارا و سالم وتمیز بوده و تا به رود زاب میریزد پساب هیچ روستایی بدان وارد نمیشود. مجتمع پرورش ماهی قزل آلای بزرگی بر روی آن احداث شده است.
=KTML_Bold=آبهای زیرزمینی =KTML_End=
آبهای زیرزمینی شهرستان پیرانشهر با حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق بهصورت غیرمجاز از حد معقول مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و این امر سبب کاهش آبهای زیر زمینی شده است. آبهای زیرزمینی منطقهٔ پیرانشهر به لحاظ تقسیمات هیدرولوژی جزو حوزه آبریز زاب میباشد.
=KTML_Bold=چشمهها کارێت=KTML_End=
در حوزه آبخیز زاب 145 چشمه وجود دارد. چشمههای حوزه آبخیز پیرانشهر یکی از منابع مهم تأمین منابع آب شرب و آبیاری اراضی کشاورزی است.
=KTML_Bold=آبهای راکد
سد سیلوه=KTML_End=
سد سیلوه یک سد خاکی است که بر روی رود زاب در نزدیکی سیلوه ساخته شده است. هدف اولیه ساخت سد انتقال میانحوضهای به منظور کشاورزی بود.
=KTML_Bold=خصوصیات اقلیمی
آب و هوا (پنادشناسی)=KTML_End=
آب و هوای شهر در ناحیه شمالی؛ آب و هوای نسبتاً سرد و در نواحی جنوبی معتدل کوهستانی است و دارای فلاتهای مرتفع و خشک و دشتهای حاصلخیز؛ است. پیرانشهر تحت دو عامل بارز خشکی تابستان و سرمای زمستان کوهستانها قرار دارد. بخش وسیعی از شهر در شرایط آب و هوای کوهستانی سرد و مدیترانهای با باران بهاری قرار دارد. آب و هوای پیرانشهر در تجزیه خاک، رویش گیاه، گسترش علفزار، شرایط مساعد توسعه دیمزار، مناطق و معیشت شبانی و گلهداری و گسترش جنگل و باغبانی نقشی تعیینکننده دارد. میزان بارندگی در پیرانشهر از غرب به شرق کاهش مییابد. دلیل این امر وجود دیواره کوهستانی ناحیه است که از نفوذ جریانهایی که از غرب به فلات وارد میشود جلوگیری میکند.
=KTML_Bold=بارندگی =KTML_End=
منطقهٔ پیرانشهر یکی از بیشینههای بارشی در غرب ایران میباشد. بر اساس آمارهای هواشناسی استان، میانگین بارندگی سالانه طی یک دوره 30 ساله (1985-2015) در ایستگاه پیرانشهر معادل 665 میلیمتر بوده است.
=KTML_Bold=رطوبت نسبی=KTML_End=
متوسط رطوبت نسبی سالانه در این شهر 53/68 درصد است که بیشترین میزان این شاخص مربوط به دیماه با 72/73 درصد و کمترین آن با 35/66 درصد مربوط به ماه مرداد است.
=KTML_Bold=درجهٔ حرارت=KTML_End=
گرمترین دمای آن (در خرداد و مرداد) به °38+ درجه سانتیگراد و سردترین دمای آن (در دی و بهمن) به °16- میرسد. متوسط درجه حرارت در این شهر طی یک دوره 30 ساله آماری 12/45 درجه سانتی گراد محاسبه شده است.
=KTML_Bold=روزهای یخبندان=KTML_End=
تعداد روزهای یخبندان در طول سال در شهر پیرانشهر 96 روز است که از 1 روز در فروردینماه تا تمامروزهای ماه در دیماه نوسان دارد و مجموعاً در 6 ماه از سال از آبان تا اسفند و فروردینماه پدیده یخبندان در شهر پیرانشهر اتفاق میافتد.
=KTML_Bold=وزش باد=KTML_End=
جهت باد غالب غرب و جنوبغرب بوده و بیشترین میزان سرعت باد در بازهٔ 8/8 تا 11/1 و در جهت جنوب غربی واقع است. این سرعت باد، قدرتی در حد تکان دادن شاخههای بزرگ دارد و به عنوان باد شدید، نام برده میشود.
=KTML_Bold=تابش=KTML_End=
میانگین تابش روزانه در پیرانشهر، 5٬42 کیلو وات ساعت بر متر مربع میباشد. همچنین میانگین تابش سالانه در این شهر 1978٬9 کیلو وات ساعت بر متر مربع میباشد.
=KTML_Bold=زمینشناسی و ژئومورفولوژی
تکتونیک و لرزهخیزی=KTML_End=
گسل پیرانشهر در جنوب غربی استان آذربایجان غربی واقع شده است که نخستین بار توسط افتخارنژاد 1996 نامگذاری شد. این گسل دارای روند شمالغربی-جنوبشرقی است که مرمرهای ژوراسیک-کرتاسه را در جنوب باختری از آبرفتهای کواترنر در شمال خاوری جدا میکند.
این گسل با حرکت شیب لغز نرمال با مؤلفه امتداد لغز راستگرد، موجب پایینافتادگی زمینهای بخش شمال شرقی نسبت به بخش جنوب غربی شده است. از شواهد آن، وجود یک حوزه جدایش و کشش به طول تقریبی 15 کیلومتر در شمال شرق گسل است. با توجه به حرکت پلیت عربستان به سمت اوراسیا در طول گسل جوان زاگرس و گسل آناتولی ترکیه با سرعت 17 میلیمتر در سال و فشار بهوجود آمده از این همگرایی، گسل جوان زاگرس و در نتیجه گسل پیرانشهر به عنوان بخشی از آن فعال و لرزهزا هستند. گسل پیرانشهر در تقسیمبندیهای ساختمانی ایران، بخشی از زون زاگرس و زیر پهنه راندگیها محسوب میشود.
پیرانشهر از نظر زلزلهخیزی و خطر زلزله در حد متوسط و پایین قرار دارد و تا کنون زلزلههای که موجب بروز خساراتی در این شهرستان شود به ثبت نرسیده است.
=KTML_Bold=ساختار کالبدی
نمای شهر=KTML_End=
سمت شرقی شهر پیرانشهر دشت گستردهای بوده که زمینه گسترش شهر را در آن فراهم کرده است. راههای اصلی ارتباطی برونشهری از قسمتهای شمال و جنوب شهر میگذرد. توسعه پیرانشهر به سمت شرق و در مسیر راههای اصلی برونشهری شمال و جنوب شهر بوده است، این نوع توسعه شهر، به گسترش خطی شهر در امتداد ارتفاعات غربی پایان داده است و گسترش شهر را به مسیر جبهه شرقی هدایت میکند و از آنجا که تمامی مراحل توسعه شهر در فضاهای بعدی نیز تکرار گسترشهای طولی بهموازات مرحله نخست است، تبعیت از آثار مرحله اول توسعه شهر را در بطن خود دارد.
پیرانشهر شهری با خیابانهای شمالی - جنوبی خیابانهای اصلی و خیابانهای شرقی - غربی در اغلب موارد خیابانهای فرعی هستند و سیستم غیرمتمرکزی را ایجاد کردهاند که دسترسی به همه نقاط شهر را پوشش داده است. شهر دارای مراکز فعالیتی متعددی است که تقریباً در مراکز محلات شهر قرار گرفتهاند. پیرانشهر شهری با خیابانهای شمالی - جنوبی و شرقی - غربی از الگوی شهرسازی شطرنجی پیروی کرده است.
محلههای جدیدالتاسیس در این شهر بهتبعیت از الگوهای ساخت و ساز شهری، چشمانداز نو و متفاوتی نسبت به محلات با بافت معماری سنتی دارند.
=KTML_Bold=مساحت شهر=KTML_End=
مساحت محدوده شهر طبق محاسبات تاره توسعه پیرانشهر حدود 4464818 متر مربع میباشد و یک نوار کمربند که از شمال غرب شهر شروع شده و با گذر از شرق شهر به جنوب غربی میرسد آن را احاطه کرده است ابتدا و انتهای این نوار کمربندی به وسیله ارتفاعات غرب پیرانشهر به هم وصل شده است. طول نوار مذکور حدود 11572 متر میباشد.
=KTML_Bold=کاربری اراضی=KTML_End=
از میزان مساحت محدوده شهر، 30٬98 درصد آن معادل 261٬57 هکتار به کاربری مسکونی، 25٬97 درصد معادل 219٬36 هکتار به شبکه معابر، و 31٬91 درصد، معادل 269٬4 هکتار به سطوح غیرشهری و اراضی بایر و متروکه اختصاص یافته است.
=KTML_Bold=فضای سبز=KTML_End=
این شهرستان دارای 5 پارک است و جمع کل فضاهای سبز این شهرستان 06/102 مترمربع میباشد و سرانه فضای سبز m23 (متر مربع) برای هر نفر پیشبینی شده است.
در سطح شهر پیرانشهر، فضایی معادل 12/77 هکتار در قالب پارک و فضای سبز، رفیوژ خیابانها و سطوح سبز میدانها به این کاربری اختصاص داده شده و سرانهٔ آن در وضع موجود 1/9متر مربع و سهم اشغال آن نسبت به سطوح خالص 2/41 درصد و نسبت به کل محدوده شهر 1/7درصد است.
فضای سبز تجهیز شده موجود در پیرانشهر دارای مساحتی معادل 12/77 هکتار هستند و 2/41 درصد از کل سطوح خالص شهر را شامل میشوند. سرانهٔ موجود این کاربری 1/9 متر مربع به ازاء هر نفر است.
=KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2024/595129/0004.JPG=KTML_Photo_Alt=0004.JPG=KTML_Style=width:20%;height:20%;float:right;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2024/595129/0004.JPG=KTML_Photo_End=
=KTML_Bold=بافت فرسوده=KTML_End=
بافت فرسودهٔ پیرانشهر محدودهای به وسعت 114 هکتار از وسعت این شهر را دربر گرفته است که این محدوده، 17 درصد از کل پیرانشهر را شامل میشود.
=KTML_Bold=تقسیمات کالبدی=KTML_End=
بر اساس نقشه نظام تقسیمات کالبدی در وضع موجود، کل گستره شهر پیرانشهر (حد نهایی ساخت و سازها) به 4 ناحیه از جمله ناحیه 1 (6 محله)، ناحیه 2 (4 محله)، ناحیه 3 (3 محله) و ناحیه 4 (2 محله) تقسیم شده و در مجموع متشکل از 15 محله است. ناحیه 1 با جمعیت 25079 نفر دارای بیشترین میزان جمعیت است.
=KTML_Bold=ناحیهبندی شهر و محلات
محلهها و معابر اصلی شهر پیرانشهر=KTML_End=
پارک بزرگ شهر، خیابان خمینی، کهنهخانا، بازار سیگارفروشان، کمربندی، شهرک فرهنگیان 1 و 2 و 3 و 4، قدس، پاداش، کوی کارکنان دولتA, B، c، شهرک منگوری، کوی شهید عبداللهی، ایثارگران، باغ رمضان، زرگتن، محله مسجدجامع قدیم، کوی نور، کوی جیژنی، منطقه شریعتی، محله مسجد حاج شفیع، پشت آشیانه شهرداری، بالاشهر، قبرستان زرگتن و قیزقپان، حمدی میرزای، مام خلیل، منطقه پیران، منطقه منگور، شین آباد، انتظاری، آزادگان، هواشناسی، دلارآباد، نیروگاه، طه زاده، گراو، پشت فرمانداری، آزادگان، چهایارنبی، روبروی کارگاه سیدبرایم، کوی قپان، سیدقطب غربی، منطقه سیداباد، مام کریم، منطقه 32 متری و کشاورز
=KTML_Bold=انتظام و انصرام=KTML_End=
شهر پیرانشهر از مناطق تابعه استان آذربایجان غربی به شمار میآید، ازاینرو امروزه انتظام و انصرام این شهر در دست مقامات آذربایجان غربی است، با این حال پیوستگی اداری شهر پیرانشهر به استان آذربایجان غربی یک پارادوکس است. به طور خودسرانه، یک شهر عمدتاً کُردنشین در استان کردستان نیست، بلکه در استان آذربایجان غربی قرار دارد. مقامات منطقهای، کردستان ایران را بر شهر سنندج در 280 کیلومتری جنوب پیرانشهر متمرکز کرده اند. حرکتهای بیمناک افکار محلی، خواستار پیوستن به استان کردستان یا ایجاد استان کردنشین دیگری به نام مکریان شده اند که مرکز آن بوکان یا مهاباد بوده است.
طبق برخی منابع موثق، سبب واقعی قراردادن شهرهای کُردنشین در استان آذربایجان، سهولت اداره مملکت بوده است. شهرهای کُردنشین این استان در فاصلهی نزدیکتری به ارومیه قرار دارند تا سنندج، بنابراین وزارت کشور، در تعیین تعلق شهرها به استان، قائل به ارجحیت عواملی چون قُرب جغرافیایی به مرکز استان بر عوامل قرابت اتنیکی و اشتراک زبانی شهرها بوده است.
=KTML_Bold=سابقه مدنی (پیشینه شهریگری)
اهمیت باستانشناسی=KTML_End=
پیرانشهر یکی از مناطق مهم به لحاظ باستانشناسی در استان و حتی کشور محسوب میشود که طی 2 سال گذشته، بیش از 500 قطعه اشیای مفرغی، سفالی و فلزی (فرهنگی و تاریخی) در سطح این شهرستان شناسایی شده است و به دلیل تعدد و تکثر آثار تاریخی، به بهشت باستان شناسان معروف شده است. ارومیه، تکاب و پیرانشهر به ترتیب بیشترین تعداد آثار ثبت شده استانی را در فهرست آثار ملی به خود اختصاص دادهاند.
در دشت پیرانشهر بهعنوان یکی از مهمترین مناطق خاورمیانه در استقرار تمدنهای پیش از تاریخی و با توجه به همسایگی آن با محوطههای شاخصی مانند تپه حسنلو، قلاتگاه و موساسیر، مطالعات و کاوشهای باستانشناسی متعددی انجام شده است و دادههای فرهنگی ارزشمندی به دست آمده است.
=KTML_Bold=پیرانشهر دارای تاریخ و قدمت 8 هزار ساله=KTML_End=
کاوشهای باستانشناختی در شهرستان پیرانشهر، نشان از استقرار از هزاره پنجم قبل از میلاد، دوران مفرغ و عصر آهن دارد که در این زمینه بیش از دو هزار قطعه سفال این منطقه مستندنگاری شده است.
محوطه تاریخی لاوین در پیرانشهر یکی از آثار تاریخی و مهم شمال غرب کشور است که در حاشیه «رودخانه زاب» قرار گرفته و نشان دهنده وجود استقراری تاریخی از هزاره پنجم پیش از میلاد و دوران مفرغ و عصر آهن است. آخرین بار، استقراری از دوران اسلامی و در زمان زمامداری ایلخانان مغول در این محوطه شکل گرفته و به تدریج متروک شده است.
=KTML_Bold=کشف تمدن 8 هزار ساله در «کانی سیو» پیرانشهر=KTML_End=
در این کاوشها آثاری از دوران کالکولتیک (فرهنگ دالما)، آثار متنوع عصر مفرغ، سازههای عظیم دوران عصر آهن، محوطههای متعدد با تاریخ گذاری اشکانی و ساسانی و اسلامی کشف شده که همگی موید وجود شرایط اقلیمی مناسب برای حیات بشر در طول هشت هزار سال گذشته بوده است.
این اشیا جهت نگهداری به موزه ارومیه انتقال داده شد اما در صورت تأسیس موزه در پیرانشهر، این اشیا و سایر اشیا مربوط به شهرستان به این موزه عودت داده میشود.
=KTML_Bold=پیرانشهر به عنوان بخشی از تمدن منائیان=KTML_End=
منائیان برای اولین بار در گزارشِ لشکرکشی شلمناصر سوم آشوری به غربِ ایران مربوط به سال 313 ق.م. وارد تاریخ شدند. البته منائیان خیلی پیش از این در منطقه حضور داشتند و اقدام به تشکیلِ حکومت کرده بودند. به نظر میرسد در اواسطِ هزارة دوم و شروعِ عصر آهن (9112 ق. م) به منطقه وارد شدند و در نهایت طی عصر آهن 9 حکومت تشکیل دادند و طی عصر آهن 0 و 3 به حیات مستقلِ سیاسی خود ادامه دادند.
بسیاری از پژوهشگران، ازجمله دایسون، کاوشگر محوطهٔ باستانی حسنلو، مانّاها را از اقوام حوریزبان میدانند که در اوایلِ سدة 91 ق.م. به کمک مردمان هندواروپایی اقدام به برپایی حکومت میتانی کردند و به همین دلیل زبان مانّایی را شاخهای از زبان حوری دانستهاند. اسامی ثبت شده در متون آشوری و اورارتویی مهمترین مدارکِ باقیمانده از این زبان است و احتمال میرود که دارای خطِ مخصوصِ خود بودهاند. متأسفانه تنها سند مکتوبِ بهجا مانده از مانّاییها کتیبهای به خط و زبان آرامی است. ماناییها =KTML_Bold=مهاجرت=KTML_End= نکردهاند و به همین دلیل ایرانی نیستند؛ بلکه از جمعیتی که متعلق به گروههای قومی بومی به ویژه حوریها و کاسیها بودند، تشکیل شده بودند.
قلمرو مانّا از طرفِ شمال و در مسیر کوهِ سهند و بلندیهای برغوشداغ به اورارتو و از طرفِ غرب در مسیر رشته کوههای مرزی ایران و عراق به آشور و ایالت مستقلِ خوبوشکیه که جدیداً در حوالی شهرستان پیرانشهر جایابی شده است و از جنوب به آلی پی و از شرق به ایالتهای ماد منتهی میشد. نام تعدادی از ایالات مانّایی عبارتاند از: میسی، اوئیشدیش، زیکیرتو، بابیلونی و غیره.
کمربند مفرغی گرگول علیا، منسوب به فرهنگ و هنر مانّایی
این اثر ارزشمند توسطِ یک فرد در گرگول از توابعِ شهرستان پیرانشهر کشف شد و به ادارة میراثِ فرهنگی و گردشگری پیرانشهر تحویل داده شد. پس از طی تشریفات اداری به گنجینهٔ موزة اورمیه منتقل شد و در حالِ حاضر با شمارة اموالِ 99693 در این گنجینه موجود است.
کمربند گرگول از جنسِ مفرغ است و از دو قسمت بدنه و سگک تشکیل شده است. این کمربند با 13 سانتیمتر طول و 92 سانتیمتر عرض که در قسمت سگک به 91 سانتیمتر میرسد و با نقوشِ مختلفِ حیوانات اساطیری و بالدار، گل و گیاه، صحنهٔ نبرد شیر و گاو کوهاندار، سربازان و ملازمان، حیوانات زمینی و نوارهای تزیینی حاشیه ای به شیوه برجسته کاری تزیین شده است. همچنین، در حاشیههای این کمربند سوراخهای کوچکی به قطر 1 میلیمتر و با فاصلهٔ 1 تا 6 سانتیمتر از همدیگر احتمالاً جهت پرچ کردن آن بر روی یک زمینه از جنسِ چرم یا بافته که اکنون نیز بر روی بسیاری از کمربندهای پهلوانی و تزیینی مشاهده میشود، تعبیه شده است.
=KTML_Bold=کتیبه برده مافوره=KTML_End=
این کتیبه سنگی بنا به بررسیهای باستانشناسی انجام شده توسط تیمهای میراث فرهنگی استان آذر بایجان غربی متعلق به هزاره اول پیش از میلاد میباشد.
در اطراف این کوه چندین تپهٔ باستانی با تاریخ قبل از اسلام همچنین آثار یک دژ محکم کوهستانی شناسایی شدهاند که حکایت از تاریخ کهن و پر فراز ونشیب این منطقه دارد. اما به هرحال آنچه مسلم است این است که هنوز با آثار باستان و تاریخی این منطقه به صورت کارشناسانه و علمی برخورد نشده است و شاید اگر روزی این ناحیه را بروی میز جراحی کارشناسان و متخصصان تاریخ ببینیم، گره کور بسیاری از رازها و نهفتههای تاریخ باستانی منطقه باز شده و به بسیاری از مجهولات تاریخی پاسخ داده شود.
موقعیت عمومی منطقه ای که کتیبه برده مافوره در آن قرار گرفته در حقیقت پایان قسمت اصلی جلگه موزون متشکل از بخش اصلی سرچشمه رودخانه زاب کوچک و نقطه آغاز بخش شمالی کوهستان (لهندی ش؟ خان) میباشد، جاده کوهستانی مهاباد گردکشانه – پیرانشهر بعد از گذر از شیب تند و پیچ و خمهای خطرناک و روستاهای کانی باغ و حاجی غلده را طی کرده و درست در میانه این دو روستا با شیب نسبتاً کمتری به روستای لکبن میرسد.
منظرهٔ پرهیبت در عین حال بسیار زیبای تنگهی (گلو) از فاصلهٔ یک کیلومتری روستا بهخوبی هویداست. معبر بسیار تنگ و باریک است و آب زلال آن که به صورت دائمی در جریان است، شکوه دلفریبی به منطقه میدهد،
در بخش جنوبی تنگه و در کمرکش کوه در ارتفاع 5/3 متری محل کتیبه ای به ابعاد یک متر در دو متر کنده شده که عدم وجود هر گونه نوشتهای بر آن حاکی از دو وضعیت است، اول این که آنقدر فرسایش یافته که خطوط به کلی از بین رفته و دوم اینکه قبل از نوشتن آنچه هدف بوده حادثه ای چون، مرگ فرمانروا یا شکست وی در جنگ و نظایر آن موجب گردیده که حکاکی صورت نگیرد، گرچه فرم کند کاری سنگی آن تا اندازه ای شبیه کتیبههای دوران ساسانی است، اما با مراجعه به تاریخ اجتماعی منطقه، بعید مینماید که کتیبه در چنین دورانی کنده شده باشد، با توجه به وجود نیروهای متعدد نیرومند، مانا و پارسوآ در آغاز هزارهٔ اول قبل از میلاد و چگونگی (اوآلکی)، آخرین فرمانروای مانایی به احتمال بسیار زیاد، کتیبه مذکور یادگار شخصیت نامبرده است و اگر هم از وی نباشد احتمالاً مربوط به یکی از فرمانروایان مانایی در نخستین سدههای هزارهٔ اول قبل از میلاد است، چون بهطور قطع و یقین یکی از دروازههای طبیعی و صعب العبور دژ مرکزی (قلاتی شای) همین معبر تنگ و باریک گلو بوده، پس محل کتیبهٔ ورودی نیز نمیتواند، بی ارتباط با دژ ذکر شده باشد، شاید اگر حتی یک کلمه یا یک حرف از کلمات یا حروف باقی بود، حداقل امکان داشت زمان دقیق آن را مشخص نمود، اما متأسفانه هیچگونه، آثاری از خطوط بر آن باقی نیست و خود نویسنده به دقت تمام و حتی در مواردی با درشت نمای موجود نقاط مختلف سطح کتیبه را بررسی نموده و بالاخره به این نتیجه رسیده که سطح موجود فاقد هرگونه کنده کاری اغوی است، البته، وجود خزهها خود قدمت و دیرینگی وضع موجود را ثابت میکند، به هر صورت کتیبهٔ برده مافوره و محل قلاتگاه آن، تاریخی به درازای نخستین تمدنهای مکتوب منطقه دارد.
کلمهٔ برده مافوره در زبان رایج کردی ترکیبی از دو واژهٔ (برد) به معنای سنگ و (مافوره) به معنای قالی و قالیچه است، با ابعاد مشخص و تعین شده چون نامگذاری آن براساس این کتیبه با ابعاد مشخص و مستطیل شکل بوده، بنابراین وجه تسمیهٔ مناسبی میتواند باشد، امید است در آینده پرده از رازهای تاریخ تاریک اینگونه اماکن برداشته شده و چراغی روشن، فرا راه تمدن منطقه باشد.
=KTML_Bold=تپههای تاریخی=KTML_End=
تا کنون بیش از 250 محدوده تاریخی توسط کارشناسان میراث فرهنگی شهرستان کشف و شناسایی و در لیست آثار ملی ایران ثبت گردیده است که این امر حاکی از تاریخی بودن منطقه و شکلگیری و وجود تمدنهای نیرومند و درخشان قبل از اسلام مانند تمدن ماننا، پارسوا، اورارتو، مادها، زاموا و تمدن اسلامی میباشد.
آثار مدنیت و شهرنشینی در منطقه پیرانشهر ریشه در هزارههای دوم و سوم و حتی پنجم قبل از میلاد دارد و بررسی آثار سفالی و فلزی و پیکرکها و سکههای مکشوفه از وجود تمدنها و فرهنگهای درخشانی چون (اورارتو، زاموا، ماننا، آشور، کوتی، کاسی، هیتی، ماد، هخامنشی، پارتی، ساسانی و دورههای متنوع اسلامی) حکایت دارد.
آغاز استقرار در منطقه پیرانشهر به دوره نوسنگی جدید و سپس مس و سنگ قدیم بر میگردد. با پایان هزاره ششم و آغاز هزره پنجم ق. م منطقه بهطور متراکم مورد سکونت جوامع انسانی قرار گرفته است.
تأثیر عوامل محیطی در شکلگیری استقرارها در منطقه پیرانشهر حائز اهمیت میباشند. محوطههای مس و سنگ بهترتیب معرف دوره دالما در شماغرب است. مطالعه سنتهای سفالین مس و سنگ قدیم نشانگر مناسبات فرهنگی با دیگر مناطق شمالغرب ایران و زاگرس مرکزی از یک سو و در عصر مس و سنگ جدید نشانگر روابط فرهنگی با شمال بینالنهرین، مناطق آذربایجان و شرق آناتولی است
=KTML_Bold=(گنجینه سکههای ساسانی پیرانشهر)=KTML_End=
در سال 2007 و به دنبال فعالیتهای خاکبرداری در قصبه کهنهلاهیجان (کهنه لاجان) در (شهرستان پیرانشهر)، کوزه ای حاوی سکههای نقره ساسانی کشف و یکهزار و 267 سکه به اداره میراث فرهنگی پیرانشهر تحویل شد که این گنجینه ارزشمند اکنون در موزه ارومیه نگهداری میشود.
تعداد سکهها یکهزار و 267 سکه مربوط به پادشاهان دوره ساسانی از جمله خسرو انوشیروان و خسرو پرویز است. همچنین این سکهها بزرگترین گنجینه سکه خسرو دوم (خسرو پرویز) برای شناخت جغرافیای اداری روزگار ساسانی در جهان تا به امروز بهشمار میرود.
=KTML_Bold=پسمنظر تاریخی
نامشناسی=KTML_End=
نام پیرانشهر از ایل پیران اخذ شده که رؤسای این ایل، نسب خود را به پیران، شخصیت اسطورهای نیکنام تورانی میرساندند.
بنا بر آنچه از تاریخ و نوشتههای محققان بر میآید، نام پیرانشهر از پیران، یکی از شخصیتهای شاهنامه و سپهسالار افراسیاب اخذ شده است. پیران وزیر، سپهسالار، مشاور، فرمانروای ختن و بعد از افراسیاب بزرگترین شخصیت توران زمین است. نام وی را فیران (طبری) و بیران (ثعالبی) نیز ذکر کردهاند. پیران در میان پهلوانان تورانی، تنها کسی است که از جهت صفات اخلاقی همتراز شخصیتهای برجسته ایرانی است، زیرا تلاش او همیشه در تفاهم و همدلی ایرانیان و تورانیان در راه صلح بود. او در اغلب نبردهای ایران و توران، در کمال خرد و مردانگی، حضوری فعّال داشت و نمایندة سیاسی و نظامی افراسیاب بود.
حکیم فردوسی، پیران را با اینکه سپهسالار تورانیان است، به خردمندی و دوراندیشی و مداراجویی و پاکدلی و آزادگی و مردانگی و جوانمردی و میهندوستی میستاید.
فردوسی در شاهنامه چنان تصویری از پیران در پیش چشم خواننده مینهد که گویی دلیری رستم و کفایت و تدبیر و لشکرآرایی گودرز و خرد و حکمت بزرگمهر را یکجا در وجود خود جمع کرده است.
=KTML_Bold=روایات تاریخی=KTML_End=
منطقه مکریان که پیرانشهر جزئی از آن است در محدودهٔ سرزمینی ماننا قرار داشته است در زمان زمامداری اوللوسونو واقعه مهم در مورد منطقه و ماننا، لشکرکشی هشتم سارگون دوم پادشاه آشور به ماننا و اورارتو بود.
اوللو سونو در نزدیکی پسوه به حضور سارگون رسید و اظهار اطاعت و وابستگی نمود. شاید بهترین مرجع برای این رویداد هزارهٔ اول پیش از میلاد کتاب ادوین رایت، تاریخ آذربایجان است. «وحدت قومی کرد و ماد، چاپ اول 1384 ص 144».
بعد از تأسیس اتحادیه مادها و امپراتوری هخامنشی، اشکانی و ساسانی، پیرانشهر بخشی از سرزمین آنها بوده است. با آغاز حملات اعراب مسلمان مردم منطقه پیرانشهر در بر ابر آنان ایستادگی کرده، که وجود گورستان اصحاب صدر اسلام در منطقه همچون چهل شهیدان شاهد این مدعاست.
روایات سامی که در قرآن هم متجلّی شده نام کوتیان و کوه آنان یعنی جودی را در این منطقه و حوالی آن جستجو میکردهاند. کوهی که اکنون به نام جودی نامیده میشود کمی دورتر از این منطقه و در غرب آنجا، در شمال موصل واقع شده است. این کوه اساطیری در اسطورهً بابلی اوتناپیشتیم نیسیر نامیده شده و آشوریان آن را با کوه شیخان یا کندی شیخان در جنوب پیرانشهر مطابق میدانستهاند
برخی از محققان، نام پسوه امروزی را برگرفته از «پارسوآ» که در اقصای غربی خاک ماد قرار داشته است، میدانند. احتمالاً شهر بَسْوی که یاقوت حموی در سدهٔ 7ق آن را در نزدیکی خان خاصبک و در زمرهٔ شهرهای آذربایجان یاد کرده، و حمدالله مستوفی در سدهٔ 8ق آن را یکی از 4 شهرِ تومانِ مراغه برشمرده، همان پسوهٔ امروزی باشد. به گزارش همو بسوی شهری با حقوق دیوانی 25 هزار دینار بوده، و در آن غله و انگور و اندک میوهای به عمل میآمده است. ظاهراً خان خاصبکی که یاقوت حموی همانجا بسوی را در نزدیکی آن یاد کرده است، همان پیرانشهر امروزی باشد.[54][55]
در کتاب جغرافیای تاریخی، سرزمین خلافت شرقی به نقل از یاقوت حموی (قرن هفتم هجری قمری) و حمدالله مستوفی از شهر پسوا یاد شده است که در بیست کیلومتری پیرانشهر قرار دارد و از باغستانهای پرمیوه آن تمجید شده است (لسترج). در اسناد و کتب تاریخی بعد از دوره صفویه، به کرات از جنگها و منازعات سیاسی نظامی و دست به دست شدن منطقه پیرانشهر با اسم «لاهیجان» که محل اسکان و قلمرو اتحادیه ایلی ب=KTML_Bold=لباس=KTML_End= است نقل کردهاند.
کتاب شرفنامه بدلیسی از دوره صفویه اسم بلباس را ضبط کرده و از آن به عنوان یکی از طوائف روژکی یاد کرده است (بدلیسی). طبق کتاب شرفنامه بدلیسی قدرت و جمعیت بلبسها در حدی بوده است که شاه سلیمان قانونی، پادشاه مقتدر عثمانی توان مقابله با آنها را نداشته و برای تصرف منطقه بدلیس، مجبور به سازش با بلبسها میشود (همان). از جمله مهمترین این اسناد میتوان به کتاب تاریخ عباسی اشاره نمود که در عهد «شاه عباس اول» نگاشته شده است. در این کتاب در ذیل عنوان «اما برخی وقایع در کردستان» به شرح حمله نیروهای اتحادیه ایلی بلباس پرداخته شده و در این کتاب از واژه «بلیان» استفاده شده و بیان کرده که با ریاست یک بیگ به قلعهٔ دم دم ارومیه و تلاش نیروهای قزلباش و حاکم ساوجبلاغ مکری در جهت انتقامگیری از آنها میپردازد (منجم یزدی).
کتاب مهم دیگر در مورد مسائل و اتفاقات شمال غرب ایران از دوره صفوی به بعد، کتاب تاریخ افشار است. در این کتاب وقایع و منازعات بسیاری که پس از ورود ایل افشار به ناحیه ارومیه و شمال غرب ایران رخ میدهد، شرح داده شده است. کتاب تاریخ افشار در موارد متعددی به شرح احوال و جنگهای رخ داده در منطقه شهرستان پیرانشهر به اسم منطقه «لاهیجان» و شهری که اتحادیه بلباس در آن سکونت داشتهاند، پرداخته شده است (ادیب الشعرا).
=KTML_Bold=زاب صغیر=KTML_End=
رود زاب کوچک رودی است که در ناحیه کردستان و شهرستان پیرانشهر جاری است و یونانیان آن را لیکوس میگفتهاند. جنگ ابومسلم و مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی در همین منطقه رخ داد و مروان بن محمد بعد از سنگر در زاب با نیروهای عباسی درافتاد و یک نبرد یازده روزه را انجام دادند که مروان شکست خورد.
این جنگ که به جنگ زاب معروف است دولت امویان را خاتمه داد و جنگ زاب نقطه مقابل جنگ قادسیه بود و ایرانیان قدرتی را که درآنجا باخته بودند در اینجا بهدست آوردند و در این نبرد دسته دیگر از سپاهیان عباسیان به فرماندهی ابوعون بر سپاهیان مروان پیروز شدند.
در منابع مکتوب و اسناد تاریخی دوران اسلامی، جغرافیدانان و سیاحان به صورت متعدد از رودخانه زاب کوچک و محل قرارگیری آن به عنوان سرشاخههای رودخانه فرات یاد کردهاند. از جمله این جغرافیدانان «ابن خردادبه» (قرن سوم هجریقمری) در کتاب المسالک و الممالک و «ابن رسته» (قرن سوم هجریقمری) در کتاب العلاق نفیسه است. مؤلف اشکال العالم بدون آنکه در متن به زاب اشاره کند، در کروکی ترسیمی خود تحت عنوان جزیره، رود زاب کوچک را به صورت خطی ترسیم نموده است. «ابن حوقل» (قرن چهارم هجری قمری) ضمن آوردن اسمهای شهرزور و سهرودار، اسم زاب کوچک را مطرح میکند. «یاقوت حموی» در معجم البلدان در باب زاب کوچک توضیحاتی آمده است (حموی بغدادی). «حمدالله مستوفی» آورده است: باب دهم ذکر بقاع کردستان و آن شانزده ولایت است و حدودش به ولایت عراق عرب و خوزستان و عراق عجم و آذربایجان و دیاربکر پیوسته است. خفتیان قلعهای است محکم و بر کنار آب زاب و چند پاره دیه است (مستوفی). صاحب تقویم البلدان (قرن هفتم هجری قمری) در ذیل سخنی از رودها آورده است: زاب اصغر، سرچشمه آن کوههای شهرزور است میان اربیل و دقوقا جاری است و دجله میریزد (ابوالفدا).
=KTML_Bold=وقایع تاریخی=KTML_End=
از رویدادهای مهم منطقه پیرانشهر در دهههای اخیر، اشغال آن در جنگ جهانی اول، توسط نیروهای عثمانی است. عثمانیها با تحریک عشایر کرد منطقه پیرانشهر ضد حکومت مرکزی، به تثبیت وضع خود پرداختند، اما با شکست نیروهای متحدین در جنگ، عثمانیها به ناچار پیرانشهر و دیگر مناطق اشغالی ایران را تخلیه کردند. همچنین استقرار واحدهایی از لشکر ارومیه در پیرانشهر پس از شهریور 1320 در جریان هجوم ارتش شوروی به ایران بود.
=KTML_Bold=جنگ ایران-عراق=KTML_End=
این شهر به دلیل همجواری با کشور عراق و نیز به دلیل بزرگی و جمعیت نسبتاً زیاد (بیش از یکصد هزار نفر)، در طول دفاع مقدس مورد توجه دو طرف مناقشه یعنی ایران و عراق قرار داشت. کمااینکه منطقه عمومی این شهر، در جنگ تحمیلی شاهد انجام عملیاتی، چون والفجر 2، کربلای 7، نصر 9 و کربلای 2 بود. به علت اهمیتی که پیرانشهر در جبهه شمالغرب داشت، در طول دفاع مقدس پادگان این شهر به عنوان مرکز کنترل کلیه عملیاتهای منظم و نامنظم آذربایجانغربی با استقرار قرارگاه اصلی فرماندهی لشکر در پادگان پیرانشهر و قرارگاه تاکتیکی در ارتفاعات موجود در منطقه عملاً در طرحریزی و نظارت بر اجرای کلیه عملیاتها بود. همین موضوع باعث میشد تا دشمن از همان ماههای اول شروع جنگ تا پایان دفاع مقدس، بارها و بارها پیرانشهر را مورد حمله هوایی و توپخانهای خود قرار دهد.
موقعیت پیرانشهر در استان آذربایجانغربی و در کل خطه کردستانات، نظیر موقعیتی بود که شهر دزفول در استان خوزستان داشت. بر همین اساس از سال 1359 یعنی از همان سال شروع جنگ، پیرانشهر مورد حمله هوایی دشمن قرار گرفت. در شهریور 59 که جنگ شروع شد، عراق چند بار پیرانشهر را مورد حمله هوایی قرار داد، اما در حمله یگانهای زمینی این کشور به خاک کشورمان، پیرانشهر مورد هجوم مستقیم نیروهای نظامی دشمن قرار نگرفت. در بین سالهای 1981 تا 1988 که جنگ تحمیلی به اتمام رسید، پیرانشهر 65 بار هدف حملات هواپیماهای عراق قرار گرفت و بارها توپخانههای ارتش بعث نقاط مسکونی این شهر را مورد هدف قرار دادند. در جریان این حملات 663 نفر از اهالی این شهر شهید و 394 نفر نیز مجروح شدند. همچنین منطقه عمومی پیرانشهر در تابستان سال 62 مقارن با عملیات والفجر 2 مورد هجوم بمبهای شیمیایی دشمن قرار گرفت. بین تیرماه تا پایان پاییز 1983 منطقه پیرانشهر چند بار توسط توپخانه دشمن مورد حمله شیمیایی قرار گرفت که این حملات تا چهارم آذر 1983 ادامه پیدا کرد.
#08-03-1985#، 9 فروند جنگنده بعثی به شهر مرزی پیرانشهر حمله کردند و با مورد اصابت قرار دادن 50 نقطه مسکونی این شهر، 90 نفر از مردم غیرنظامی را به شهادت رساندند و همین تعداد را نیز مجروح کردند. واقعه 08-03-1985 پیرانشهر یکی از بزرگترین فجایعی است که جنگندههای بعثی در طول دفاع مقدس و در جریان بمباران مناطق غیرنظامی کشورمان رقم زدهاند. از همین رو 08-03 در دیباچه دفاع مقدس به عنوان روز مقاومت و ایثار مردم پیرانشهر نامگذاری شده است.
=KTML_Bold=خصوصیات دموگرافیک (ویژگیهای جمعیتنگاشتی)
اهلیتنام=KTML_End=
برای نامیدن اهالی شهر پیرانشهر از اهلیتنام «پیرانشهری» استفاده میشود، اگرچه این اهلیتنام گاهی جهت نامیدن افراد باشنده در روستاهای تابعه و قصبههای اقماری و انتساب آنها به مرکز شهرستان نیز استعمال میشود.
=KTML_Bold=تعداد جمعیت=KTML_End=
بر وفق سرشماری نفوس و مسکن سال 2016 جمعیت شهر پیرانشهر برابر با 91٬515 نفر بوده است. ناحیه 1 با جمعیت 25079 نفر دارای بیشترین میزان جمعیت است.
=KTML_Bold=مقارنه بینشهری=KTML_End=
شهر پیرانشهر از شهرهایی مانند اسلامآباد غرب، بناب، الیگودرز، میبد، نهاوند، رامهرمز، خمین، گلپایگان، اسدآباد، کنگاور و فومن بزرگتر و پرجمعیتتر است.
پارسآباد، پیرانشهر، مشگینشهر، سلماس، اهر و میانه 6 شهری هستند که با تحولات جمعیتی بعد از سرشماری 2016 به جمع شهرهای بزرگ بالای 100 هزار نفر در منطقه آذربایجان پیوستهاند.
=KTML_Bold=رشد جمعیت=KTML_End=
شهر پیرانشهر بر اساس احصائیه نفوس سال 1967 دارای 4848 نفر جمعیت بوده که با نرخ رشد 8/1 به 10572 نفر در سال 1957 افزایش یافته است. بررسی نرخ رشد جمعیت طی سالهای مختلف 1967 نشان میدهد این شهر همواره دارای رشد جمعیت مثبت بوده است. همچنین طی سالهای 1967-1997 بیشترین نرخ رشد جمعیتی را تجربه کرده است.
شهر پیرانشهر با میانگین رشد 5/8 درصدی بیشترین رشد جمعیت در سطح استان را دارا است. همچنین مطابق سرشماری 2016، پیرانشهر یکی از پنج شهر کل کشور بوده که بالاترین نرخ رشد جمعیت را به خود اختصاص داده است.
پیشبینی میشود روند افزایش جمعیت این شهر با توجه به ظرفیتهای این شهرستان ادامه داشته باشد و همچنین پیشبینی میشود که شهر پیرانشهر در آینده به پرجمعیتترین شهر جنوب استان تبدیل گردد.
=KTML_Bold=ساختار جنسیتی=KTML_End=
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، از 91٬515 جمعیت شهر پیرانشهر تعداد 45٬979 نفر مرد و 45٬536 نفر زن بودهاند.
=KTML_Bold=نسبت جنسیتی=KTML_End=
نسبت مردان بیشتر از زنان است، در مقایسه با کل کشور، نسبت مردان در پیرانشهر 51/13 درصد است ولی در کل کشور معادل 50/87 درصد است.
=KTML_Bold=توزیع سنی=KTML_End=
به لحاظ توزیع سنی 30٬353 نفر در گروه سنی 9–0 سال، 23٬322 نفر در گروه 19–10 سال، 27٬891 نفر در گروه 29–20 سال، 24٬987 در گروه 39–30 سال، 14٬926 نفر در گروه 49–40 سال، 9٬201 نفر در گروه 59–50 سال، 4٬376 نفر در گروه 69–60 سال، 2٬174 نفر در گروه 79–70 سال، 1٬382 نفر در گروه 89–80 سال و 252 نفر در گروه بالای 90 سال قرار دارند.
از نظر گروههای سنی 30٬8 درصد در گروه بین 14–0 ساله و 65٬2 درصد در گروه بین 64–15 ساله و 4 درصد در گروه 65 ساله به بالا قرار دارند.
=KTML_Bold=تعداد خانوار=KTML_End=
بر مبنای واپسین مردمشماری که در سال 2016 صورت گرفته، تعداد کل خانوارهای شهر پیرانشهر 16٬407 بوده است.
=KTML_Bold=بُعد خانوار=KTML_End=
از نظر بُعد خانوار در مراکز شهرستان بیستگانه استان، پیرانشهر با 3٬9 و میاندوآب با 3٬3 نفر در رده اول و دوم قرار دارند.
=KTML_Bold=تراکم خانوار=KTML_End=
شاخص تراکم خانوار بر واحد مسکونی برای کل پیرانشهر 1/21 میباشد.
=KTML_Bold=تراکم جمعیت=KTML_End=
متوسط تراکم جمعیتی در شهر برابر 97 نفر در هکتار است که در این بین بیشترین آن در محلهٔ کهنهخانه واقع در جنوب غرب شهر و در جنوب بلوار ساحلی (163 نفر در هکتار) و کمترین آن 9 نفر در هکتار در محله شینآباد مشاهده میگردد که علت آن وجود اراضی خالی نسبتاً وسیع در محله است.
=KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2024/595129/0001.JPG=KTML_Photo_Alt=0001.JPG=KTML_Style=width:20%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2024/595129/0001.JPG=KTML_Photo_End=
=KTML_Bold=سواد و آموزش=KTML_End=
بر اساس آمار منتشره سال 2016، درصد باسوادی مردم پیرانشهر حدود 79٬7 درصد بوده است.
=KTML_Bold=سواد دانشورانه=KTML_End=
تا چند دهه پیش در شهرهایی مانند پیرانشهر و نقده تعداد کمی بودند که لیسانس داشتند و تحصیل کرده بودند اما الان همه تحصیل کردهاند و در همه شرایط اصلاً قابل مقایسه با آن زمان نیست.
=KTML_Bold=نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ بیکاری=KTML_End=
نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ بیکاری در پیرانشهر بترتیب حدود 41٬7 و 14٬3 درصد بوده است.
=KTML_Bold=اشتغال=KTML_End=
به لحاظ اشتغال پس از مشاغل خدماتی اداری و کشاورزی بیشتر مردم شهر پیرانشهر در بازارچه مرزی حاج عمران و همچنین بازارچه فروش اجناس خارجی که در شهر واقع شده است مشغول به کار هستند.
مهاجرت
طی دوره 90–1385، 4740 نفر در داخل شهرستان جابجا شدهاند. 5843 نفر از دیگر نقاط کشور به شهر پیرانشهر یا دیگر نقاط شهرستان مهاجرت کردهاند و 54 نفر از خارج کشور به شهر یا دیگر نقاط شهرستان وارد شدهاند. مبدأ مهاجرت 421 نفر از مهاجران وارد شده اظهار نشده بوده است. بر اساس همین آمار 4775 نفر از شهر یا دیگر نقاط شهرستان خارج شدهاند. تعداد خالص مهاجران 1068 نفر بوده است.
در استان آذربایجان غربی، تنها شهر پیرانشهر و شهرهای ارومیه، خوی، میاندوآب و بوکان هستند که دارای خالص مهاجرتی مثبت بوده و شهرهای مهاجرپذیر بهشمار میروند.
=KTML_Bold=حاشیهنشینی=KTML_End=
جمعیتی که در بافت فرسوده این شهر سکونت دارند، معادل 21374 نفر میباشد که در مقایسه با جمعیت کل 36/73 درصد را شامل میشود.
=KTML_Bold=وضعیت مسکن=KTML_End=
بر اساس سرشماری صورتگرفته در سال 2016، وضعیت مسکن در شهر پیرانشهر 58 درصد جمعیت به صورت تملکی و حدود 42 درصد به صورت رهن یا استیجاری بوده است.
=KTML_Bold=ویژگیهای چپیرهشناختی
شناخت اجمالی از مشخصات اجتماعی=KTML_End=
کُردان از نظر تعداد در شمار مهمترین اتنیکهای ایران بهشمار میروند شامل اقوامی معتبر مانند جلالی، حیدرانلو، شکاک، بیگزاده، زرزا، هرکی، مکری، منگور، دهبکری، فیض ا… بیگی، ملکاری، بریاجی، گورک، سوسنی، پیران، مامش، تیله کویی، اردلان، کماسی، کمانگر، گلباغی، چرداولی، کبودوند، اورامی، قبادی، ولدبیگی، باجلان، کلهر، سنجابی، زنگنه، کاکاوند، ترکاشوند، گتوند، شوهانی، ملکشاهی، ارکوازی، بیرانوند، حسنوند، شادلو، زعفرانلو، مدانلو، جهانبیگلو، خواجه وند، عبدالملکی، عمارلو، جلالوند، رشوند، سیلاخوری، سپانلو، عقیلی، پازوکی، خزایی، سلگی و غیاثوند میباشند که قسمت اعظم آنان در منطقه وسیعی از شمال غرب و غرب ایران در سرحدات ترکیه و عراق از جنوب ماکو تا شمال لرستان الی خوزستان سکونت دارند و مراکز عمده شهری مانند تمامی ایلام، کوردستان و کرمانشاهان و غرب و جنوب دریاچه رضائیه در قلمرو اقوام کورد قرار دارد.
کوردهای ایران همه از یک ریشه و نژادند و از آریاییان اصل هستند. از حیث نژادی کوردها را میتوان خالص تر از سایر گروههای زبانی دانست و پارهای از خصوصیات قدیم جسمانی ایرانیان را در آنها میتوان یافت. زبان آنها از بازمانده زبانهای اصیل کهن ایرانی است و در بخشهای مختلف فرق میکند. اما دو لهجه کُردی اردلانی که در سنندج و اطراف رایج است و لهجه کوردی مکریانی که در مهآباد و اطراف رایج است دو لهجه اصلی زبان کُردی گویش کُردی مرکزی محسوب میشوند.
کوردان مردمی هستند زیبا با قد متوسط و شانه عریض و سینه سنگین برآمده دارای اندامی متناسب و کلهای متوسط، موهایشان سیاه کمی مجعد، پیشانی بلند، بینی عقابی، چشمهای درشت به رنگ سیاه تند، با ابروهای پرپشت و گونههای برجسته و گلگون، این مردم بشرهای غالباً گندمگون و ریشی سیاه و کم پشت دارند.
پوشاک مردم کورد را نیم تنه پنبهای با شلواری بسیار گشاد و پیراهنی با آستین فراخ و بلند تشکیل میدهد. روی کت آنها ملیله دوزی شده مندیلی به سر مینهند. زنان کُرد با دامنی کوتاه و نیم تنه ملیله دوزی شده و شب کلاه ظریف از خوش پوشترین زنان اقوام ایران بهشمار میآیند.
=KTML_Bold=پیوستگی نژادی=KTML_End=
مردم پیرانشهر منسوب به قوم باستانی ماد و آریایینژادند و چون پیرانشهر مدت زیادی در تصرف بیگانگان نبوده ساختار قومی و نژادی آن یکنواخت و تکدیس باقی مانده است.
کوردها مردمانی بومی هستند که امروز وارثان امپراتوری مادها میباشند کردستان بر اساس متون تاریخی و کاوشهای باستانشناسی نخستین اقامتگاه اقوام بومی بوده که پیشینیهٔ آنها به هزارهٔ سوم قبل از میلاد میرسد. بخشی از این اقوام (نیاکان کوردهای امروزی) در منطقهٔ شرق و جنوب دریاچهٔ ارومیه ساکن شدند و نخستین دولت آریایی را به نام «ماد» در سرزمین ایران به وجود آوردند.
=KTML_Bold=منسوبیت اثنیکی=KTML_End=
قاطبه اهالی شهر پیرانشهر را کردها که از اقوام اصیل آریایی هستند، تشکیل میدهند.
=KTML_Bold=انتمای زبانی=KTML_End=
مردم این شهرستان به زبان کوردی (گویش کوردی مرکزی با لهجه مکریانی) تکلم مینمایند، ولی در مدارس و دانشگاهها به زبان رسمی کشور ایران (فارسی) تحصیل میکنند، با این حال توضیح درس و شرح مطالب کتاب به زبان مادری است.
در مدارس و دانشگاههای این شهرستان، همانند دیگر مناطق اتنیکی کشور، آموزش نصف نصف به صورت برابر به دو زبان صورت میپذیرد. در این شهرستان نصف آموزش به زبان فارسی (متن کتاب) و نصف دیگر به زبان کردی (توضیح درس) صورت میگیرد. البته در صورت لزوم از زبان فارسی نیز جهت رفع ابهام بهره جسته میشود.
مردم ترک آذربایجانی در پیرانشهر امروزه از عناصر استحالهیافته در جمعیت شهر و شهرستان پیرانشهر محسوب میشوند. آنها امروزه زبان ترکی آذربایجانی را بر طاق نسیان نهاده، زبان کردی را به عنوان زبان اول پذیرفته و با داشتن آگاهی از اسلاف و افتخار ورزیدن به ریشهٔ آذربایجانی خود، به هویت اتنیکی-اجتماعی خود موجودیت میبخشند.
زبان مردم کوردستان، کوردی و یکی از شاخههای زبان مادی است که خود جزء خانوادهٔ زبانهای هند و اروپایی به حساب میآید. به علت وسعت زیاد مناطق کردنشین، این زبان دارای شاخههای اصلی و گونههای فرعی متعددی است. این تنوع زبانی موجب غنای شعر، ادبیات و موسیقی کُردی شده است؛ به طوری که بسیاری از منظومههای کُردی از حدود یک صد سال پیش به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
در شرق کوردستان از دیرباز، ادبیات کُردی با زبان سورانی رایج بوده و انتخاب آن به عنوان زبان نوشتاری کوردی علل فراوانی دارد که مهمترین آنها عبارت اند از:
1 کثرت تعداد کردهایی که در ایران به این لهجه سخن میگویند
2 آسان بودن، روانی و پختگی این لهجه نسبت به سایر لهجهها
3 آشنایی سایر کردها با این لهجه و تدریس و کتابت آن از دیر باز
گفتنی است که جهت نگارش زبان کردی در ایران از رسمالخط فارسی با تعدادی علائم قراردادی خاص استفاده میشود.
=KTML_Bold=بافت دینی و مذهبی=KTML_End=
پس از چیرگی عربها بر ایران مسلمان شدن مردم بومی پیرانشهر در آغاز به کندی صورت پذیرفت و در دهکدههای پیرانشهر یا بخشهای آن به دین اسلام گرویدند و امروزه مردم این سامان سنی شافعی هستند. امروزه بنا به آماری که به دست دادهاند در شهر پیرانشهر جمعیت یهودی معتنابهی وجود ندارد.
پیرانشهر به همراه مراکز شهرستانهای اشنویه، بوکان، سردشت، مهاباد و میرآباد به عنوان شهرهای به لحاظ مذهبی و اتنیکی یکدست استان (کوردنشین و اهل سنت) شناخته میشوند چنانکه در سایر مراکز شهرستانهای استان اختلاطی از آحاد دو ملت کوردستانی و آذربایجانی و ترکیبی از پیروان دو مذهب اهل تشیع و اهل تسنن زندگی میکنند و از این رو آن شهرها به عنوان شهرهای غیرمتجانس شناخته میشوند.
دین کوردها چه قبل از اسلام و چه در دورههای اسلامی با سایر اقوام ایرانی مشترک بوده است. طبق اسناد و آثار به دست آمده قبل از اسلام بیشتر مردم کردستان زردشتی بودهاند و امروزه اکثریت مردم این استان، مسلمان و سنی مذهب بوده و در انجام آداب و مناسک دینی از فقه امام شافعی پیروی میکنند.
پیرانشهر یک شهرستان مذهبی است یعنی زنان و مردان اینجا از عمق دل به آیین و دین و ارزشهای معنوی پایبندند و همین مشترکات، آنان را با همه تنوع و چندگانگی به صورت یک جامعه متحد، یکدل و هم سو درآورده است که همواره از دین، استقلال و آزادی و سربلندی خود، دفاع کردهاند.
=KTML_Bold=مساجد شیعیان=KTML_End=
پیرانشهر دارای دو مسجد مخصوص شیعیان به نامهای مسجد امام حسین و مسجد صاحب الزمان است که در مراسمهای مذهبی مورد استفادهٔ شیعیان ساکن در پیرانشهر مانند نیروهای نظامی و انتظامی و کارمندان غیر بومی شیعه مذهب افرادی که محل کارشان در پیرانشهر است قرار میگیرد. مسجد صاحب الزمان فقط در ایام محرم باز میشود.
=KTML_Bold=فرهنگ
آداب و رسوم=KTML_End=
آداب و رسوم و فرهنگ مردم شهرستان برگرفته از آداب و فرهنگ آریائیها بوده و هماهنگ با سایر ملت ایران مراسمات ملی و مذهبی را نیز برگزار مینمایند.
آیینهایی که در میان مردم پیرانشهر مرسوم است، در برگیرندهٔ جشنها و اعیاد مذهبی، قومی و باستانی است که ریشه در باورهای مذهبی و تاریخی این مردم دارند. این جشنها و اعیاد در بین مردم کردستان به عنوان پدیده ای اجتماعی و فرهنگی دارای سابقه ای تاریخی است که موجبات همبستگی و همیاری اجتماعی را در بین مردم فراهم آورده است. کردها در هر یک از جشنهای ملی و مذهبی، فعالیتهای زندگی، کارهای تولیدی، زراعت، دامداری، کوچ و مراسم و مناسک خاصی دارند. برخی از این مراسم تقریباً همانند سایر مناطق ایران برگزار میشود. از مهمترین آیینهای مذهبی نیز میتوان به اعیاد فطر و قربان که دارای اهمیت خاصی اند، اشاره کرد.
=KTML_Bold=جشن نوروز=KTML_End=
مهمترین و عمومیترین جشنی که در میان مردم کوردستان مرسوم است، برگزاری جشن نوروز است. جشن نوروز که یک مراسم سنتی و باستانی است، در اقصی نقاط کردستان به صورت خودجوش همراه با مراسم موسیقی حماسی و برپایی آتش برگزار میگردد.
سال نو با این عید شروع میشود. مراسم چهارشنبه سوری با برپا کردن آتش و از روی آن پریدن در آخرین چهارشنبه سال نیز معمول است سیزدهم فروردین نیز همچون نیز همچون سایر اقوام ایرانی بهعنوان رو طبیعت و سیزده بدر مردم به خارج شهر و تفریحگاهها میروند. یکی از رسمهای دیگر که در ایام نوروز دیده میشود عیدی نوروزی یا نوروزانه است که اغلب کودکان و جوانان به در خانهٔ مردم و اقوام رفته و طلب عیدی نوروزی میکنند.
سایر اعیاد در بین مردم پیرانشهر از وجه دینی ایشان سرچشمه گرفته، بمانند عیدهای مولود، قربان، رمضان که در این عیدها هم مردم با نشاط و پوشیدن البسه مرتب به دید و بازدید نزدیکان برای تبریک و تهنیت میروند.
=KTML_Bold=رقص=KTML_End=
رقص کوردی در صور مختلف و بسیار زیبا اجرا میشود. زن و مرد دست در دست همدیگر قرار میگیرند و انواع رقصها را اجرا میکنند که این نوع رقص مختلط را روش رهش بهلهک و خود رقص را ههل پهرین میگویند.
=KTML_Bold=لباس=KTML_End=
لباس بارزترین نماد فرهنگی و از نیازهای نخستین انسان در طول تاریخ بوده است و نوع و مدل آن در کشورهای مختلف دنیا با یکدیگر تفاوت دارد. لباس کوردی که تابع مقتضیات محیط و شیوهٔ زندگی مردم منطقه است، از تنوع بسیار زیادی برخوردار است. این لباس از عناصر بسیاری تشکیل یافته است که بعضی از اجزای آن با لباس اقوام مجاورشان مشترکند و برخی دیگر مشخصاً کُردی اند. اجزای پوشاک زنان و مردان کرد شامل تنپوش، سرپوش و پایافزار است.
نوع پوشش مردم پیرانشهر مانند سایر کردها خصوصیات منطقه مکریان است. لباس مردها دو تکه شامل شلواری بالا را گشاد و دم پای تنگ که در اصطلاح مردم منطقه آن را پاتول میگویند و پیراهنی از جنس و رنگ شلوار که آن را نیز که وا مینامند، میباشد ضمناً کمربندی پارچه ای بنام پشتیند یا پشت بند نیز بروی محل بستن شلوار بسته میشود. افراد مسن اغلب کلاه و دستمال یا اصطلاحاً جامعه رانی را بهسر میبندند. زنان پیراهنی یکسره و از کمر چین دار و آستینهای بلند به تن میکنند. زنان نیز شال به کمر میبندند روسری به سر میگذارند و شلوار به پا دارند. ضمناً جلیقه ای که در اصطلاح محلی کلیجه نامیده میشود به تن میکنند. [1]