رمان «دریاس و جسدها» آثار بختیار علی
ترجمه و نشر از طرف مریوان حلبچه ای
نوشتن مقدمه و موخره برای رمان کار سختی است. اما نویسندگان همیشه میل شدید و پنهانی دارند که دربارهی نوشتههای خود حرف بزنند. گرچه همیشه صدایی در حوزه فرهنگ، نویسندگان را به سکوت فرا می خواند و به آنها تأکید می کند که از این به بعد حق دیگران است که دربارهی متنها حرف بزنند. گاهی تمایل عمیق به تامل در خود برای درک بیشتر نوشتههای خود، نویسندگان را وامی دارد دربارهی نوشتههایشان تمرکز کنند.
پس از چاپ اول رمان دریاس و جسدها، خوانندهای از من پرسید: چرا دریاس و جسدها؟…چرا جسدها برای دریاس مهم هستند؟ مردهها در اینجا چه هستند؟
در پاسخ آن خواننده که رابطه دریاس و جسدها را به شیوه و فرم ابتدایی فرویدی، به نوعی از «مرگ دوستی» یا چنین چیزی تفسیر می کرد، به دو مورد اشاره کردم.
اول به نگاه والتر بنیامین به مردهها. والتر بنیامین می گوید: «اگر دشمن پیروز شود، حتی مردهها هم از دستش رهایی نمی یابند».