=KTML_Bold=نقدی بر کتاب 99مهره پراکنده توسط عزیز نعمتی=KTML_End=
رمان #99 مهره پراکنده# را خواندم، رمانی که نشاندهنده سطح مطالعه عمیق نویسنده، بینش وسیع او نسبت به مسائل و درد جامعهاش است. رمان شروعی انفجاری دارد، رویدادها در مسیری دایرهوار و به هم پیوسته روی میدهند، اتفاقات انگار مدار تسبیحی را در محیط دایرهای که نویسنده خود در مرکز آن قرار دارد را طی می کنند.
رمان با زاویه دید اول شخص تاکید میکند که نویسنده متکلم حاضر در جریان رویدادهاست. او خود را در جزء جزء شخصیتهای رمان جستجو میکند و در هر کدام از آنان قسمتی از خود را مییابد. رمان به دقت مشکلات کردهای ساکن سوریه(روژآوا)، اقلیم کردستان(باشور) و ترکیه(باکور) را بررسی میکند، انسانهایی که در وطن خود بیگانهاند و مقهور و در پناهندگی نیز درگیر شوک فرهنگی میشوند و هر پاره تنشان را اینجا یا آنجا ناخواسته جا گذاشتهاند.
رمان 99 مهره پراکنده دارای نمادها و سمبلهای بسیار قوی است که در آینده در نقد جامعی که بر آن خواهم نوشت به بحث در مورد آنان می پردازم، ازجمله نام رمان، شخصیت مادر در هیبت پرنده سیاه، نامادری، وجود آدمهایی که مار میشوند، تصویر اشخاص پناهندههای به ظاهر روانی که در بیمارستانهای اروپا ول معطلند در حالیکه بیماری آنان ربطی به دیوانگی ندارد بلکه زخمهای مزمنی هستند که در فضای دمکراسی سرباز کردهاند.
یکی از تمهای رمان عشقی بیوصلت است که در ارتباطی نزدیک با نماد تسبیح و مهرههاست.
مسئله نژادپرستی اینجا و آنجا میتواند بحثی دیگر باشد که هنوز در پیشرفته ترین کشورهای دنیا نیز معضلی بزرگ و بلای جان جهان بشریت است.
رمان بنا به ضرورت و سبک مخصوص و ماهرانه نویسنده گاها زبانی ساده در عین حال منطقی برای بیان مسائل بر میگزیند و گاه نویسنده چنان در خلق تصاویر غرق میشود که تمایز نثر رمان را از شعر مدرن امروزه مشکل میسازد. نویسنده اکثر اوقات روایت را به زبان نقاشی تبدیل میکند که بر جذابیت رمان میفزاید.
ترجمه رمان ترجمهای موفق است و مترجم توانسته است رمان را در حد انتظار به فارسی برگرداند.
=KTML_Bold=نقدی بر رمان 99 مهره پراکند اثر حلیم یوسف=KTML_End=
در رمان نود و نه مهره پراکنده، نوشته حلیم یوسف، ترجمه سایمه خاکپور، قهرمان داستان به هنگام تولد، مادرش را از دست می دهد، پدرش دوبار با زنی دیگر ازدواج میکند.
اینجا هردو نوع مادر کهن الگو مطرح می شوند.
-مادرنیک: مادر فوت شده آزاد، که بعدها به شکل پرندهای که دارای صورتی نورانی ولی پر وبالی سیاه است بارها بر آزاد قهرمان داستان ظاهر میشود و او را راهنمایی میکند و از او محافظت میکند، حال چرا این پرنده نورانی سیاهپوش است؟ جواب را میتوان از دو انگاره بررسی کرد:
1- رنگ سیاه در میان کُردها ریشهای میترایی دارد و آن را مقدس و با هیبت و همچنین با شکوه میپندارند.
2. بیشتر مادران سرزمین آزاد در طول تاریخ عزادار بودهاند و دمی برای شادی واقعی نیافتهاند، لذا معولا سیاهپوشاند.
-مادر مخوف: نامادری آزاد، او بدرستی جنبههای منفی یک مادر مخوف را داراست، همواره به اذیت و آزار آزاد میپردازد به طوریکه تلاش میکند آزاد را نابود کند.
3. تسبیح نود ونه مهرهای: نمادی کهن الگوی دیگریست که در میان عارفان و اهل تصوف و عرفان از جایگاه خاصی برخوردار است و از نظر اسطوره شناسی قابل بحث است. 4. افعیها یا مارها، که همانطور که در مقدمه این شیوه نقد آمده است، دشمنان مهلک و خطرناک انسانهایند [1]