ای رام ترا ابلق چرخ سرکش
از یمن شه عادل افریدون وش
شاهی که سراسیمه شود زال فلک
چون رستم اگر پای نهد بر برش
این نامه مرسوله برش عرضه بدار
از وجه کرم اینهمه تصدیع بکش
ما ساکن نفتیم هوا آتش بار
جز آب که در نفت زید با آتش
زین پیش حیات بس محال است مگر
خود را فکنم زود به کانی بکتش
#مەولانا خالیدی نەقشبەندی# [1]