عبدالرحمان وثوق معروف به قاسملو (زادهٔ 1 دی 1309 در ارومیه، ایران – درگذشتهٔ 22 تیر 1368 در وین، اتریش) فعال سیاسی و دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران و نمایندهٔ مردم استان آذربایجان غربی در مجلس خبرگان قانون اساسی بود که در روز 22 تیر 1368 در اتریش توسط جمهوری اسلامی ترور و کشته شد.
کودکی
قاسملو 22 دسامبر سال 1930 م برابر با 1 دیماه 1309 خورشیدی در شهر ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی متولد شد. پدر او، محمد خان قاسملو، از فئودالهای ناسیونالیست بود. در انتهای سده 19 میلادی، شاه به او لقب وثوقالدیوان داد. مادر او زن سوم پدرش بود و یک مسیحی آشوری بود که به اسلام تغییر دین داده بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را ابتدا در ارومیه و سپس در تهران به پایان رسانید و به کالج آمریکاییها در تهران رفت.
قاسملو علاوه بر زبان مادریش که کردی بود، زبانهای فارسی، عربی، ترکی آذری، ترکی استانبولی، فرانسوی، انگلیسی، چکی و اسلواکی را نیز به روانی صحبت میکرد و به آلمانی نیز آشنایی داشت.
بزرگسالی
قاسملو در سال 1324 فعالیت سیاسی خود را با تشکیل اتحادیهٔ جوانان دمکرات کردستان در شهر ارومیه آغاز کرد. سال 1325 جمهوری مهاباد سقوط کرد. متعاقب آن وی نیز جهت تحصیل راهی تهران گشت و در سال 1327 برای ادامه تحصیل به پاریس، پایتخت فرانسه رفت. رسیدن به پاریس مصادف با تیراندازی به سوی شاه در دانشگاه تهران (15 بهمن 1327) بود. در همان مدت اقامت خود در فرانسه با همکاری چند تن دیگر از دانشجویان کرد انجمن دانشجویان کرد در اروپا را تأسیس کرد.
قاسملو به عنوان اولین بورسیه ایرانی «اتحادیه بینالمللی دانشجویان» به پراگ پایتخت چکسلواکی رفت.
طی مدتی که در پراگ مشغول تحصیل بود در فعالیتهای اتحادیهٔ بینالمللی دانشجویان نیز شرکت داشت. سال 1330 به نمایندگی از سوی دانشجویان ایرانی در دومین کنگرهٔ آن سازمان که در شهر پراگ برگزار گردید شرکت کرد. در همان مدت به عنوان نمایندهٔ ایران در بیشتر گردهماییها و کنفرانسهای فدراسیون جهانی جوانان در شهر بوداپست، پایتخت مجارستان شرکت میکرد.
در سال 1331 در زمان حکومت دکتر مصدق، قاسملو بعد از اینکه در دانشگاه پراگ موفق به اخذ لیسانس علوم اجتماعی و سیاسی شد، به ایران بازگشت. در آن موقع میان حزب دمکرات کردستان و حزب توده ایران وحدت تشکیلاتی وجود داشت. قاسملو پس از شش ماه فعالیت در تهران به مهاباد برگشت و در آنجا مسۆلیت کار حزبی را به عهده گرفت. بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 ناچار شد به فعالیت مخفی روی آورده و مخفیانه در تهران و کردستان مشغول فعالیت حزبی شود. در این فاصله سرپرستی روزنامه «کردستان»، ارگان مرکزی حزب را بر عهده داشت که تنها پنج شماره آن مخفیانه به چاپ رسید و نیز در همین مدت بود که یک کمیته سراسری جهت فعالیتهای حزب دمکرات کردستان به سرپرستی وی تشکیل گردید.
بعد از شکست جمهوری مهاباد، سطح رشد و تنزل جنبش کردها، به سطح اختلاف میان روابط ایران و عراق بستگی پیدا کرد. در آن زمان مرکز حزب دمکرات کردستان ایران به عراق انتقال یافت. در زمان عبدالرحمان قاسملو روابط بین حزب دمکرات کردستان با حزب بعث عراق به سطح همکاری رسید.
عبدالرحمن قاسملو پس از پنج سال فعالیت سیاسی در ایران و به ویژه در کردستان، سال 1336 بار دیگر به چکسلواکی رفت. در سال 1337(1958) پس از پیروزی انقلاب عراق همراه با تنی چند از اعضای مسئول حزبی کوشش نمودند با اقامت در خاک عراق، سازمانهای حزبی را در داخل کشور احیا نمایند.
سال 1341(1962) قاسملو در دانشگاه پراگ به اخذ درجه دکترا در رشته علوم اقتصادی نایل آمد و تا سال 1349 در آن دانشگاه درس «اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد سوسیالیستی و تئوری رشد اقتصادی» را تدریس میکرد.
در این فاصله دکتر قاسملو چند کتاب و جزوه را در رابطه با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به رشته تحریر درآورد که معروفترین آنها کتاب «کرد و کردستان» میباشد . این کتاب که در اصل به زبان چکی به رشته تحریر درآمدهاست تاکنون به زبانهای انگلیسی، اسلواکی، لهستانی، عربی، کردی، فارسی و بخشهایی از آن نیز به فرانسه ترجمه و منتشر شدهاست. یکی از کارهای به یاد ماندنی وی نوشتن دیباچه دیوان هیمن میباشد. قاسملو با زبانهای کردی، فارسی، ترکی، عربی، فرانسه، انگلیسی، چکی و روسی آشنایی کامل داشت.
سال 1349 بعد از صدور بیانیهٔ 11 مارس و توافق میان رهبری جنبش کردستان عراق با دولت آن کشور امکان فعالیت سیاسی در کردستان ایران بیشتر شد. در این فرصت دکتر قاسملو از اروپا بازگشت و به یاری چند نفر از یاران نزدیک خود مسئولیت احیای سازمانهای حزب دمکرات کردستان را به عهده گرفت.
در کنگره سوم حزب که در خردادماه سال 1350 برگزار شد، دکتر قاسملو به عضویت کمیتهٔ مرکزی و سپس در سال 1352 به دبیرکلی حزب دمکرات کردستان انتخاب شد و از آن به بعد در همهٔ کنگرههای حزبی به عنوان دبیرکل برگزیده شد.
قاسملو در سال 1360 (1981 میلادی) به شورای ملی مقاومت ایران پیوست و همیشه بر سر عقیده خودش مصر بود که میگفت مملکت بدون شاه نمیشود.
قاسملو در سال 1365 پیغامی مبنی بر ترک مخاصمه به رهبران ایران داد.
ترور
همچنین ببینید: قتلهای زنجیرهای ایران
عبدالرحمن قاسملو در روز 22 تیر 1368 در اتریش ترور و کشته شد. به گفته منابع نظام جمهوری اسلامی ایران توسط گروه ناشناسی و به گفته مخالفان در حالی که برای رسیدن به راهحل مسالمت آمیز در ایران با تنی چند از نمایندگان حکومت جمهوری اسلامی در وین بر سر میز گفتگو برای مذاکرات صلح نشسته بود، به همراه عبدالله قادری آذر به دست نمایندگان دولت کشته شد. به گفته برخی اطرافیان وی، او در ماههای آخر معتقد بود که مسئله کردستان راه حل نظامی ندارد.
به گفته مخالفان جمهوری اسلامی، هاشمی رفسنجانی از برخی چهرههای بینالمللی از جمله رئیسجمهور وقت الجزایر برای وساطت و برقراری ارتباط برای ملاقات استفاده کرده بود. به گفته این منابع، تروریستها با پوشش دیپلماتیک وارد اتریش شده و با همکاری سفارت ایران پس از ترور خاک اتریش را ترک کردند. به گفته همسر دکتر عبدالرحمن قاسملو، نسرین قاسملو، تروریستها دولت وقت اتریش را تهدید کرده بودند در صورت افشای ترور، از آنها به این دلیل که در جریان جنگ ایران و عراق اعلام بیطرفی کرده بودند ولی به هر دو طرف جنگ سلاح میفروختند (این امر بر خلاف منشور سازمان ملل متحد است) شکایت میکند. دولت وقت اتریش نیز به این دلیل درآن مورد ساکت ماند.
پس از ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، برخی رسانههای اتریش از دست داشتن وی در ترور سخن گفتند، اما این احتمال هنوز از سوی منابع رسمی اتریش تأیید نشدهاست. دو دهه بعد پس از آن واقعه دستگیری برخی دیپلماتهای ایرانی در اربیل عراق توسط نظامیان آمریکا (به اتهام دست داشتن در انتقال تسلیحات و کمک به درگیریهای داخلی عراق) رسانههای اتریش احتمال دادند که یکی از دستگیرشدگان، از عوامل ترور قاسملو در اتریش است. گرچه این احتمال نیز از سوی دولتهای اتریش و آمریکا تأیید نشد.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال 1368 خود این مسئله را تأیید میکند که قاسملو به هنگام ترور در جلسهای مشغول رایزنی با دیپلماتهای جمهوری اسلامی بودهاست. به گفته او ضاربان قاسملو، دیپلمات جمهوری اسلامی را نیز به قصد کشت هدف گلوله قرار داده بودند ولی از زدن تیر خلاص خودداری کرده بودند. این دیپلمات ابتدا توسط پلیس اتریش مورد بازجویی و سپس آزاد شد. بنا به نوشته مطبوعات اتریش دادگاه عمومی وین به علت فقدان دلیل و مدرک کافی حاضر نشده بود که حکم جلب وی را صادر کند. وزارت خارجه اتریش نیز با انتشار اعلامیهای خاطر نشان کرد در این قضیه دقیقاً بر حسب قانون عمل کرده و هیچ نوع فشاری بر پلیس یا مقامات قضایی وارد نکردهاست. [1]