$جایگاه ایین #زردشت#ی در دولت ماد$
در سال 630 قبل از میلاد، هنگامی که زردشت شروع به انتشار پیام و موعظه خود کرد، دولت ماد که طبق بسیاری از منابع تاریخی یک دولت کوردی و بخش بزرگی از امپراتوری ماد، قلمرو کردستان کنونی بود، با مشکلات خارجی و داخلی مواجه بود. سکاها که بیست سال علیه دولت مایا کودتا کرده بودند، مشکلاتی را ایجاد کرده بودند که #هوخشترە# در تلاش برای حل آنها بود، پس از آنکه هوخشترە توانست بر مشکلات فائق آید و انها را حل کند، فکر کرد که از نظر دینی نیازمند اتحاد است، از این رو به فکر مقابله آشوریان با دینی قوی افتاد و به همین منظور دین زرتشتی را پذیرفت.
با انتشار این خبر در مادها و به دلیل حمایت پیروان این دین در دولت ماد در مبارزه با دولت آشور، مادها توانستند به پیروزی بزرگی دست یابند.
هوخشترە همزمان با انتخاب و پذیرفتن دین زردشتی به سایر ادیان نیز احترام میگذاشت و به پیروان سایر ادیان آزادی کامل داد حتی در گسترش عقاید دینی خود هیچ اجباری بە کار نبرد.
$هخامنشیان و دین زردشتی$
پس از پایان امپراتوری مادها توسط دخترزادەی پادشاه ماد هوخشترە که بعدها به کوروش کبیر معروف شد، قدرت به دست پارسیان افتاد و نام امپراتوری از مادها به هخامنشی تغییر یافت و حکومتی که کوروش از پدربزرگش به دست آورده بود، اما چون سیستم تبادل سیاسی از طریق نظامی صورت گرفت و پایه و اساس دولتی جدید و متفاوت گذاشته شد، هخامنشیان را در معرض خطر و حملات داخلی قرار داد، بنابراین کوروش به فکر استفاده از منافع افتاد و برای بهبود وضعیت تصمیم گرفت با به رسمیت شناختن و پذیرش دینی که به تازگی پیروان زیادی پیدا کردە بود ضمام امور را بە دست گیرد.
با تصمیم کوروش، دولت تازه تأسیس هخامنشی از جنگ داخلی در امان ماند و پیروان این آیین از دولت جدید اطاعت کردند.
سایر پادشاهان و نحوه برخورد با آیین زرتشتی می توان گفت که داریوش هخامنشی دروس اصلی دین زرتشتی را پذیرفت و (خشایارشا) رسماً از دین زرتشتی حمایت کرد و (اردشیر اول) برای اولین بار تقویم زرتشتی را پذیرفت.
در اواخر دوره هخامنشی، دین زرتشتی به اوج شهرت و پیشرفت خود رسیده بود و بیشترین پیروان را داشت، در همان زمان بود کە کوردستان و کشورهای همسایە دچار حملەی لشکر یونانی ها بە رهبری اسکندر مقدونی بودند و در نتیجەی این حملە ویرانی و خرابی زیادی در جامعە رووی داد کە همه اینها تهدید بزرگی برای دین زرتشت بود.
پس از ادغام اسکندر در جامعه ایران، به ویژه آشنایی او با دین زرتشت و نمایان شدن جنبه های خوب این آیین، تصمیم به جمع آوری متون این آیین گرفت.
در منابع مختلف مانند کتاب (دینکرد) و نامه (تنسر) آمده است که اسکندر پس از فتح شهر (#استخر#) شروع به جمع آوری متون اوستا کرد که برای اولین بار بر روی 12000 پوست گاو نوشته شده بود، او مقالات علمی، پزشکی، نجومی و فلسفی خود را به یونانی ترجمه کرد و به کشورش فرستاد و سپس تمامی نسخه های این کتاب مقدس زردشتی را سوزاند، حتی بزرگترین کتابخانه شهر پرسپولیس را نیز بە اتش کشید.
[1]