$کردستان در جنگ جهانی اول$
جنگ اول جهانی شاید بیشتر از هر جای دیگر کردستان را پایمال کرد و مردمش را دچار فقر و گرسنگی و بیماری گردانید. درگیریهای مکرر و خانمانسوز در نواحی مختلف این سامان، ضمن اینکه موجب از بین رفتن کشتزارها و علوفه و دامهای این مناطق شد، دست به دست شدن این سرزمینها بین لشکرهای بیگانه و تاراج هربارهٔ هر یک از این نیروها، کردها را از هستی ساقط کرد. توش و توانی برای کردها باقی نمانده بود. در همین حال تبلیغات گسترده و امکانات از هر لحاظ فراوان انگلیسیها بود. انگلیسیها در هر جا قدم میگذاشتند، پیش از هر چیز به توزیع مواد غذایی و مداوای مردم میپرداختند و در عین حال به هر یک از ملیتهای زیر پرچم عثمانی، وعدهٔ حکومت مستقل میدادند و خود را در نظر قشرهای مختلف مردم، یک فرشتهٔ نجاتبخش تصویر میکردند.
پیش از سال 1914 میلادی، دولت عثمانی امتیاز استخراج نفت موصل را به دولتهای آلمان و انگلیس واگذار کرده بود. با شروع جنگ، استخراج نفت متوقف شد و پیشرفت متفقین در جنگ، موجب انعقاد قرارداد #سایکس _ پیکو# بین مارک سایکس انگلیسی و ژرژ پیکوی فرانسوی) در سال 1916 میلادی شد. در این قرار داد (که در حقیقت یک توافقنامه بر سر تقسیم سرزمینهای عثمانی بود) شرق ترکیه سهم روسیه تزاری میشد، قسمت اعظم عراق به انگلیس میرسید و شمال غرب عراق و کشور سوریهٔ کنونی، زیر پرچم فرانسه میرفت. دلیل چشم پوشی انگلیسیها از نفت موصل و واگذاری آن به فرانسه در قرارداد مذکور، این بود که نمیخواستند با روسیه تزاری مرز مشترک داشته باشند. در اکتبر سال 1917 میلادی، اوضاع روسیه تزاری دگرگون شد و حاکمان جدید روسیه، یعنی بلشویکها از حجم درگیریهای روسیه در سرزمینهای خاورمیانه کاستند. انگلیس آن پیمان را بیاعتبار خواند و پس از بازیهای سیاسی بسیار، در سال 1918، لوید جورج انگلیسی و ژرژ کلمانسو فرانسوی از سوی دولتهایشان به توافق رسیدند که ولایت موصل و توابع آن را انگلیسیها اداره کنند و در مقابل، سهمی از نفت عایدی آنجا را به فرانسه بدهند.
$فروپاشی امپراتوری عثمانی$
قبل از آغاز جنگ جهانی اول، عثمانی به یکی از ناامنترین و بیثباتترین همسایگان ایران تبدیل شده بود. به همین دلیل کشمکشهای مرزی میان دو کشور تا سقوط امپراتوری عثمانی ادامه یافت. عثمانیها در مواقع گوناگون از جمله همزمان با جنبش مشروطهخواهی ایران با سوء استفاده از گرفتاریهای داخلی ایران، میکوشیدند تا قسمتهای مهمی از آذربایجان ایران را تحت سیاست وحدت تمامی ترک زبانان آسیا، به قلمرو امپراتوری عثمانی ضمیمه کنند.
هشت سال قبل از آغاز جنگ جهانی اول، کردستان ایران و چند استان دیگر واقع در غرب ایران، توسط ارتش عثمانی اشغال شد و تحت تسلط امپراتوری عثمانی قرار گرفت. در سال 1914 جنگ جهانی اول آغاز شد. سال 1914 مقارن بود با دوران حکومت احمد شاه قاجار در ایران و دولت مشروطهٔ ایران، ضعیفترین دوران خود را میگذراند. جنگ جهانی اول در زمانی آغاز شد که ایران از جوانب گوناگون اوضاعی آشفته، نابسامان، بغرنج و متزلزل داشت. بحران فزایندهٔ اقتصادی، وضعیت ناپایدار سیاسی و مداخلات قدرتهای خارجی، ایران را تا آستانهٔ یک دولت ورشکسته پیش برده بود. بهرغم اعلام بیطرفی دولت ایران، نیروهای بیگانه از غرب، شمال و جنوب وارد خاک ایران شدند. ارتش روسیه تزاری به فرماندهی ژنرال باراتف از شمال تا نزدیکی اصفهان پیشروی کرد. نیروهای انگلیسی نیز از جنوب وارد خاک ایران شدند. در نیمهٔ اول سال 1916 عملاً سرزمین ایران تحت اشغال قوای سه کشور بیگانه قرار گرفت. ارتش روسیه تزاری گیلان و بخشهایی از آذربایجان و مناطق وسیعی از استان مرکزی کنونی و قم و کاشان و نطنز و بخشی از استان اصفهان را اشغال کردند. عثمانیها نیز با پشتیبانی دولت آلمان از مرزهای غرب ایران وارد خاک ایران شدند و تا مرکز همدان پیش آمدند و از آنجا راهی قفقاز و مرزهای روسیه شدند. آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، همدان و بروجرد تحت سلطهٔ امپراتوری عثمانی قرار گرفته بود. بخش مهمی از جنوب ایران نیز به اشغال انگلیسیها درآمد. حکومت مرکزی ایران که فقط تهران را در اختیار داشت عملاً ناچار به تبعیت از سیاست روس و انگلیس، یعنی متفقین آن روز شد.
در ادامه جنگ جهانی اول، ارتش روسیه تزاری توانست بخشهایی از کردستان ایران را از دست نیروهای عثمانی بگیرد. دولت عثمانی اعلام کرد که این جنگ (جنگ عثمانی و روسیه تزاری)، جنگ اسلام و کفر است. شیوخ کرد نیز با صدور فتوا آن را تأیید کردند و کردها برای جهاد به نفع امپراتوری عثمانی اعلام آمادگی کردند.
جنگ، قحطی و گسترش بیماریهایی همچون وبا، بسیاری از مردم ایران و کردستان را به کام مرگ کشید. هنگامی که بزرگان کرد فهمیدند که جنگ عثمانی و روسیه تزاری به خاطر اسلام و کفر نیست با فرماندهان ارتش روسیه تزاری مخفیانه به مذاکره نشستند و اعلام بیطرفی کردند. دولت عثمانی از کارهای بزرگان کرد آگاه شد و دست به کشتار کردها در کردستان زد. واکنش متقابل روسیه تزاری چنان عثمانیها را به عقب راند که آذربایجان شرقی در بهمن 1293 ش. به اشغال ارتش روسیه تزاری درآمد.
در سال 1918 میلادی جنگ جهانی اول با شکست امپراتوری عثمانی پایان یافت. امپراتوری عثمانی از هم فروپاشید و دولت انگلیس خود را در سرزمینی که امروزه به نام کشور عراق میشناسیم، یکهتاز دید و به روشهایی روی آورد که به کمک آنها اقتدار و نفوذش را در منطقه خاورمیانه، مستحکمتر کند. انگلیسیها برای نیل به این هدف از کارگزارانی بسیار ورزیده و مطیع سود جستند. کارگزارانی که هر یک به عنوان تحت پوششی، سالها در آن مناطق زیسته بودند و با جزئیات ساختارهای اجتماعی، اعتقادی و اخلاقی مردم آن مناطق آشنا بودند.
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در سال 1918 میلادی، انگلیس و فرانسه در #معاهدە سور #با ایجاد یک دولت کرد اعلام موافقت کردند ولی سپس در کنفرانس #لوزان# از آن چشم پوشی کردند و موافقت خود را پس گرفتند. به همین دلیل، شیخ محمود برزنجی در مناطق کردستان عراق امروزین ضد انگلیس و ضد عراق به پا خاست و تا ماه آوریل سال 1931 مقاومت کرد.
پس از جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم، بیش از هشت قیام مختلف و پراکنده در کردستان ایران، کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه رخ داد. قیام شیخ محمود برزنجی در سلیمانیه (1932–1919)، اسماعیلآقا سمکو (1930–1920)، قیام شیخ سعید پیران (1925)، قیام ژنرال احسان نوری پاشا رهبر جمهوری آرارات (1930–1927)، قیام شیخ احمد بارزانی (1934–1931)، قیام جعفر سلطان در منطقه اورامان پاوه (1932–1931)، قیام دیار بکر (1934) و قیام درسیم (1937).[1]