عنوان: نگاهی به مشکلات زنان جامعه کوردستان
در پس نگاه مشکلات زنان در جامعه کردستان، بویژە در #کردستان# تحت حاکمیت جمهوری اسلامی به سه سدّ عظیم برون زا برمی خوریم که هرکدام از این سه ضلع مثلث، به نوعی سنگینی این بار را به دوش می کشند اما متاسفانه هرسه در این راستا همگام و همسویند.
دین و عُرف و قانون هر کدام به نوعی و بر روی هم سه ضلع از مثلث ابزارهای زن ستیزی اند.
دین : در جوامعی که پیرو دین اسلامند به وضوح میتوان دید که زنان در چهارچوب احکام دینی سفت و سخت چگونه به عنوان موجود ثانویه زیر سخت ترین فشارهای خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی اند.
در ورای این قوانین , حق ازدواج، میزان سهم الارث و دیه، حجاب اجباری و در تملک بودن همسر از حیث جسمی و شخصیت را میتوان نام برد.
پایمال کردن حقوق زنان در قانون نیز تامل برانگیز است . اجازه کار ، حق نگهداری فرزندان بعد از جدایی یا فوت پدر، تعیین محل سکونت، مجوز خروج از کشور و حق طلاق از جمله خشونت هایی است که علیه زنان در قانون اساسی این ولایت اجرایی می شوند.
سلب استقلال شخصیتی زنان در هر دو از احکام دینی و بندهای قانون به روشنی قابل رویت است.
زنان بایستی در دامنه جنس مذکر محارم خود، مجوز انجام ابتدایی ترین اعمال را بگیرند. در همین احوال برد این مجوز گاهاً از پدر به جدپدری یا برادر یا همسر قابل تغییر است.
در بحبوحه مشکلات حاصله از دین و قانون اساسی که زنان را احاطه کرده است مسائل دیگری چون عُرف عرصه را بر زنان تنگ تر کرده است.
مبارزه با چندی از مسائل فرهنگی که درطول زمان به صورت عُرف درآمده اند و خود را در قالب فرهنگ جامعه نمایان ساخته اند به مراتب مشکل تر است.
لازم به ذکراست اشارەیی به فرهنگ ماندگار در قالب واژه عُرف نماییم که غیر از آن , فرهنگ موقتی ست و در چهارچوب واژه “مُد” یا به زبان” آمار” دارای بیشترین فراوانی در جامعه آماری در طول یک بازه زمانی مشخص تعریف می شود.
مواردی چون قتلهای ناموسی در شعاع واژه های ناموس، آبرو، حیا و حیثیت ناشی از تلالو عُرف حاکم بر جامعه است که در پس تملّک زنان به مردان منعکس شده است.
باکره بودن دختران تا شب زفاف و برگزاری مراسم عروسی، دالّ بر حاکمیت این فرهنگ بر قانون و شرع است.
در مواردی چون دریافت سهم الارث هرچند در دین اسلام تبعیضی فاحش بین ورّاث مونث و مذکر در اموال وارث قائل شده است , اما زنان قانوناً و شرعاً مجاز به دریافت سهم تعیین شده از اموال متوّفی هستند، گاهاً خواهران از دریافت سهم الارث از برادرشان امتناع می ورزند که این موضوع، بصورت عُرفی تبدیل شده است.
حال در جامعه ای که نه توانایی تغییر قانون اساسی به دلیل عدم حاکمیت بر اجتماع و جامعه ای که قریب به اکثر مردم پیرو دین اسلامند، حقیقتاً تمرکز بر فرهنگ و تلاش برای ساختن فرهنگی ماندگار کار آسانی نیست.
به دنبال طرح ایدەی مبنی بر توانایی تاثیرگذاری زنان مقیم خارج که در آزادی اجتماعی و قانونی بسر می برند، هم بر وضعیت زندگی زنان مقیم کردستان در پس برگزاری اتاقهای فکری مشترک و گرد همایی ها و سمینارها همچنین تشکیل اتحادیه های حمایت از زنان و هم بر زاویه دید افکار بین الملل و دریافت همکاری از اتحادیه های حامی زنان، ضمن پذیرش پیشنهاد ایشان که در خور تامل است باید متذکر شد که دلایلی دالّ بر عدم امکان این مهم برای زنانی که هم اکنون با مشکلات زندگی زنانه دست و پنجه نرم میکنند چندان امیدوار کننده نیست که دلایل را به تشریح در فوق بیان نمودم اما نگاه ما همیشه به کنون نیست و برای نسل آینده و حضور زنان کُرد در جامعه بین الملل آینده و به کرسی نشاندن گفته های زنان در همه ابعاد سیاسی و دیپلوماسی یقیناً تاثیرگذار خواهد بود.[1]