نام: ابوالقاسم
شهرت: ابوالقاسم لاهوتی کرماشانی
تاریخ تولد: 1886
مکان تولد: #کرمانشاه#
تاریخ وفات: 1956
مکان وفات: کرمانشاه
$زندگینامە$
ابوالقاسم لاهوتی کرماشانی از ادبای شناخته شدەی کرد کە از اعضای حزب توده بود و وارد ارتش شدە و به او درجه سرگرد داده شده است. او در زمان رضاشاه به دلیل عقاید سیاسی به اعدام محکوم شد، اما موفق شدە به اتحاد جماهیر شوروی فرار کند. او مدتی وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان دوران شوروی بود و جنبش اپرا را در منطقه تأسیس کرد و در انجمن نویسندگان شوروی جایگاه ویژه ای داشت و مدتی معاون ماکسیم گورکی نویسنده بزرگ روسی در کمیته اجرایی نویسندگان شوروی بود، اما شواهدی وجود دارد که لاهوتی فقط شعر فارسی سروده است، اما نویسنده و محقق بزرگ کرد محمدعلی سلطانی در جلد سوم کتاب حدیقه سلطانی نوشته است: لاهوتی در کودکی در جنگ های محله ای برای همسایگانش طنز کردی می خواند. وی بعدها از شعر آئینی حیران علیشان تقلید کردە است، سپس در جوانی از #سلیمانیه#، #کرکوک# و استانبول دیدن کردە و در آنجا زندگی کردە و از شیخ برد قهرمانی دیدن کردە است، کە ان زمان در زندان انگلیسی ها اسیر گرفتە شد، چگونە میشود بە کردی شعر ننوشتە باشد.
تا کنون به همت پژوهشگران و وفاداران ادبیات و تاریخ کردی مثل: محمد ملا کریم، حسن قازی، انور سلطانی و محمد علی سلطانی، سه قطعه از شعر لاهوتی که به زبان کردی سروده شده در مجلات و سایت های کردی یافت و منتشر شده است.
1- اولین شعرش در شماره 25 سال پنجم مجله ژین منتشر شدە است، یعنی مربوط به دوران حیات لاهوتی او در استانبول در حدود سالهای 1919 و 1920 م.
2- شعر دوم توسط محمدعلی سلطانی در سال 2000 منتشر شد، اما تاریخ نگارش آن مشخص نشده است.
3- شعر سوم در شماره بیست و سوم مجله ژین در تاریخ 28/08/1919 در استانبول منتشر شد، بدیهی است لاهوتی با توجه به سابقه زندگی سیاسی و فکری خود، در اندیشه ها، نوشته ها و اشعار خود، از ایرانگرایی قوی برخوردار بوده و از اتحاد مردم ایران دفاع می کرده است، وی هر گامی از سوی مردم ایران برای استقلال ملی را توطئه امپریالیسم که شعار آن زمان بود می دانست لاهوتی در هر دو شعر خود که در مجله ژین به چاپ رسیده است، کردها را به اتحاد با سایر ملل ایران و فریب بیگانگان نخورند. به گفته او، آنها می خواهند آنها را از همسرانشان در سرزمین مادری خود جدا کنند و اندیشه ناسیونالیستی مردم ایران را تلاشی ناچیز دانست و انتخاب عنوان این شعر را از همین اندیشه نشأت داد. لاهوتی تا پایان عمر به ایران برنگشت و همین عشق بود که او را در سال 1957 در سن 72 سالی در مسکو درگذشت و با احترام در قبرستان نوودویچی در مسکو و در میان نویسندگان و سیاستمداران بزرگ اتحاد جماهیر شوروی، از جملە: گوگول، خروشچوف، انتون چوخوف، توپولوف و .... بە خاک سپردە شد.[1][2]